پارت ۴
مین سو:مگه تو کی هستی که من نباید این جوری باهات صحبت کنم از نظر من صحبت کردنم خیلی هم خوبه تو خیلی از خود راضی تشریف داری
اون پسر:خخخخخخخخخ فکر کنم مامان بابات یادت ندادن ادبو
راستی من خیلی کار دارم باید برم و وقت حرف زدن با تو رو ندارم
بعد رفت و با شونش از قصد به شونم زد و به حالت مسخره ای گفت وای حواسم نبود و رفت دلم میخواست که خفش کنم خیلی رو مخم بود خودمو جمعو جور کردم و رفتم خونه وسایلامو برای فردا اماده کردم و رفتم که نهار بخورم
حوصله نداشتم غذا درست کنم یه نودل از تو کشوی کابینت برداشتم و درستش کردم و اونوخوردم اشتها نداشتم اون یک بشقاب نودل هم نتونستم بخورم به زور تمومش کردم
بعد از اینکه ظرفامو شستم رفتم سراغ سگم که بهش سر بزنم امروز کاری بهش نداشتم ناراحت میشه پس ظرف غذاشو برداشتم و براش یکم غذا بردم شاید گرسنه باشه
سلام لوسی بیا پیش مامان لوسی پرید بغلم و خیلی سریع رفت سراغ ظرف غذا تفلکی خیلی گرسنه بود سریع شروع کرد به خوردن خیلی سریع تمومش کرد ظرف غذاشو شستم بعد بردمش و حمومش دادم بعد هم بردمش اتاقش که بازی کنه بعد از کمی بازی کردن خسته شد رفت توی جاش و یه چرتی زد منم رفتم سراغ کارام....
ادامه دارد
من به خاطر درسام زیاد وقت ندارم هر وقت بتونم ادامشو مینویسم
امید وارم دوست داشته باشید
منتظر نظرهاتونم
پس کامنت نشه فراموش
ممنونم ازتون کیوتیام😊
اون پسر:خخخخخخخخخ فکر کنم مامان بابات یادت ندادن ادبو
راستی من خیلی کار دارم باید برم و وقت حرف زدن با تو رو ندارم
بعد رفت و با شونش از قصد به شونم زد و به حالت مسخره ای گفت وای حواسم نبود و رفت دلم میخواست که خفش کنم خیلی رو مخم بود خودمو جمعو جور کردم و رفتم خونه وسایلامو برای فردا اماده کردم و رفتم که نهار بخورم
حوصله نداشتم غذا درست کنم یه نودل از تو کشوی کابینت برداشتم و درستش کردم و اونوخوردم اشتها نداشتم اون یک بشقاب نودل هم نتونستم بخورم به زور تمومش کردم
بعد از اینکه ظرفامو شستم رفتم سراغ سگم که بهش سر بزنم امروز کاری بهش نداشتم ناراحت میشه پس ظرف غذاشو برداشتم و براش یکم غذا بردم شاید گرسنه باشه
سلام لوسی بیا پیش مامان لوسی پرید بغلم و خیلی سریع رفت سراغ ظرف غذا تفلکی خیلی گرسنه بود سریع شروع کرد به خوردن خیلی سریع تمومش کرد ظرف غذاشو شستم بعد بردمش و حمومش دادم بعد هم بردمش اتاقش که بازی کنه بعد از کمی بازی کردن خسته شد رفت توی جاش و یه چرتی زد منم رفتم سراغ کارام....
ادامه دارد
من به خاطر درسام زیاد وقت ندارم هر وقت بتونم ادامشو مینویسم
امید وارم دوست داشته باشید
منتظر نظرهاتونم
پس کامنت نشه فراموش
ممنونم ازتون کیوتیام😊
۵.۶k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.