part
part6🦋
-وایسا ببینم ساعت چنده اوه اوه سه شد تو حتما گشنته کوچولو {آنا رو خوابوند رو پاهاش و شیشه شیر و گرفت جلوی دهنش}
&{شیشه رو پس زد}
-عه چیشده پرنسس تو گشنت نیست؟
&{گریش میگیره و میخواد بلند شه}
-جونم جونم باشه ببخشید بهت شیر نمیدم {بلدش میکنه و تو بالکن میچرخونتش}
&{آروم میشه و سرشو میزاره رو گردن جیمین }
-خوابت میاد بابایی اوم؟ باشه قشنگم بخواب بابایی{آروم آروم تکونش میده تا بخوابه}
&{خوابش میبره}
-خوابیدی فسقل وایسا بزارمت اینجا آهان{گذاشتش رو کالسکه}
&{بیدار شد و دوباره شروع کرد به گریه کردن}
-ای وای باشه باشه ببخشید {بلندش میکنه و تکونش میده}
&{آروم میشه }
-کوچولو بخواب دیگه تروخدا آخه من چطوری ترو بخوابونم چیکارت کنم آخه فندوق
&{دستاشو به سمت جیمین دراز میکنه و بغل میخواد}
-{میشینه رو صندلی و بغلش میکنه }بابایی بخواب دیگه {با دستش ضربات آرومی به کمرش میکنه تا بخوابه}
&{آروم میخوابه}
-{آروم میزارتش توی کالسکه } هوف بلاخره
ادامه دارد...
-وایسا ببینم ساعت چنده اوه اوه سه شد تو حتما گشنته کوچولو {آنا رو خوابوند رو پاهاش و شیشه شیر و گرفت جلوی دهنش}
&{شیشه رو پس زد}
-عه چیشده پرنسس تو گشنت نیست؟
&{گریش میگیره و میخواد بلند شه}
-جونم جونم باشه ببخشید بهت شیر نمیدم {بلدش میکنه و تو بالکن میچرخونتش}
&{آروم میشه و سرشو میزاره رو گردن جیمین }
-خوابت میاد بابایی اوم؟ باشه قشنگم بخواب بابایی{آروم آروم تکونش میده تا بخوابه}
&{خوابش میبره}
-خوابیدی فسقل وایسا بزارمت اینجا آهان{گذاشتش رو کالسکه}
&{بیدار شد و دوباره شروع کرد به گریه کردن}
-ای وای باشه باشه ببخشید {بلندش میکنه و تکونش میده}
&{آروم میشه }
-کوچولو بخواب دیگه تروخدا آخه من چطوری ترو بخوابونم چیکارت کنم آخه فندوق
&{دستاشو به سمت جیمین دراز میکنه و بغل میخواد}
-{میشینه رو صندلی و بغلش میکنه }بابایی بخواب دیگه {با دستش ضربات آرومی به کمرش میکنه تا بخوابه}
&{آروم میخوابه}
-{آروم میزارتش توی کالسکه } هوف بلاخره
ادامه دارد...
- ۲۳.۰k
- ۲۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط