httpstelegrammeloveep

💔 💔 💔 💔 https://telegram.me/loveep

دیروز تو خونه بودم دیدم از راهرو صدا میاد
https://telegram.me/loveep
انگار یه چیزی خودشو میکوبید تو در و دیوار
پا شدم رفتم درو باز کردم دیدم یه یاکریم که بالش زخمی شده و از پنجره اومده تو
رفتم گرفتمش و آوردمش خونه :)
قلبش خیلی تند تند میزد
شروع کردم به حرف زدن باهاش
گفتم :
یاکریم جونم ؟ قربونت برم بالت زخمی شده ؟
غصه نخوریا خودم خوبت میکنم
دیگه تو دوست منی
فقط قول بده همیشه پیشم بمونی باشه ؟
پرنده آروم شده بود انگار فهمیده بود دوسش دارم
مامانم اومد خونه . یه هفته نگهش داشتیم تا خوب شد .
هر روز با کلی شوق و ذوق براش ارزن میخریدم ، آب تمیز میذاشتم جلوش https://telegram.me/loveep

اما خب اون در عوض اتاقمو ب گند کشیده بود ولی فدا سرش 🙂
بعد یه هفته مامانم گفت باید ولش کنی بره
بغض کردم رفتم تو اتاق درو کوبیدم زار زار گریه کردم ، من اونو دوسش داشتم نمیخواستم از دستش بدم
مامانم اومد درو باز کرد گف اگه نذاری بره پرندت از غصه دق میکنه و میمیره
تنم یخ کرد
نکنه کبوتر قشنگم بمیره ... ای وای نه
با بغض رفتم بغلش کردم نگاش کردم گفتم ببین ؟ میگن باید ولت کنم بری
من دم پنجره ولت میکنم ولی تو نرو
https://telegram.me/loveep
برگرد به خونه بذار مامانم بفهمه تو اگه ازم جدا شی دق میکنی
اون وقت خودم هر روز میبرمت پشت بوم باهم بازی کنیم باشه ؟
دره اتاقو باز کردم
به مامانم نگاه کردم و رفتم دم پنجره
پرندمو بوس کردم ، انگار میدونستم آخرین باره که دارم بوسش میکنم
گفتم تا سه میشمرم بعد ولت میکنم
1 https://telegram.me/loveep
( چشمام تر شد )
2
( اگه بره چیکار کنم ؟ خدایا تو رو خدا .... )
3
....
پرندم پر کشید
رفت
رفت تو آسمون ، حتی برنگشت نگام کنه .
قلبم خیلی تند تند میزد ، خودشو میکوبوند به دیوار سینم ، فک کنم زخمی شده بود
حالا از اون روز من غروب میرم دم پنجره میشینم نگاه میکنم شاید کبوتر من برگرده ، شاید اونم دلش تنگ شه برام .
مادرم راست میگفت
اون منو دوست نداشت 🙂 💔

🆔 https://telegram.me/loveep
دیدگاه ها (۸)

فقط اجازه بده در نبودنت شب هاکمی به فکر تو باشم! اگر جسارت ن...

#جدید https://telegram.me/loveep

دیروز رفتم آتلیه، یکی از عکسای نوجوونیامو داده بودم برام ظاه...

سلام بعد از قرن ها قورمه سبزی درست شد پوف چقدر سخته آشپزی پد...

پارت 2. خیانت

ادامه پارت ۶یه لحظه به صورتم نگاه کرد، انگار داشت توی روح من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط