بدون مقصد پایانهها شبیه هماند

بدون مقصد پایانه‌ها شبیه هم‌اند
همین که دور شوی خانه‌ها شبیه هم‌اند

کسی شبیه تو حرف مرا نمی‌فهمد
مسلم است که بیگانه‌ها شبیه هم‌اند

من و تو از غم دوری شبیه هم شده ایم
که بعد زلزله،‌ ویرانه‌ها شبیه هم‌اند

به پای سوختنم اشک از چه می‌ریزی
به چشم شمع که پروانه‌ها شبیه هم‌اند

فقط شراب نگاه تو مست کرده مرا
که گفته است که پیمانه‌ها شبیه هم‌اند؟

کسی که می‌رود از گم شدن نمی‌ترسد
بدون مقصد پایانه‌ها شبیه هم‌اند

غزاله شریفیان
دیدگاه ها (۱)

قصدِ مناز حیات،تماشای چشمِ توست...ای جان به فدای چشمِ توبا ق...

وقتی دلش گرفت جهان را قفس کشید تنها مرا کشید و تو را هم نفس ...

دلم گرفته هوای بهار کرده دلم هوای گریه ی بی اختیار کرده دلم ...

بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکندگل نمی‌روید،چه غم گر شاخس...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط