Part 34
Part 34
داستان:ارباب
جونگ جی وو:ا/ت در رو زدن برو ببین کیه احتمالا جیهوپه.
ا/ت:باشه
«ویو ا/ت»
رفتم در رو باز کنم که دیدم همهٔ بادیگاردا پر از خون شدن و جلو در چندتا مرد با ماسک وایساده بودن از ترسم جونگ جی وو رو صدا زدم که مرد با دستمال بیهوشم کردن.
(فردا صبح)
ا/ت:هی چرا همه جا تاریکه
یکی از مردا:هی چشماتو بستیم.
دستای ا/ت رو از پشت به صندلی بسته بودن و ا/ت نمی تونست تکون بخوره.
ا/ت:شماها کی هستین هان؟جو....جونگ جی وو کجاست؟
مرد:اون کیه؟
ا/ت:(یه صدایی شنیدم که گفت برو بیرون)هی تو کی هستی جونگ جی وو کجاست؟
داستان:ارباب
جونگ جی وو:ا/ت در رو زدن برو ببین کیه احتمالا جیهوپه.
ا/ت:باشه
«ویو ا/ت»
رفتم در رو باز کنم که دیدم همهٔ بادیگاردا پر از خون شدن و جلو در چندتا مرد با ماسک وایساده بودن از ترسم جونگ جی وو رو صدا زدم که مرد با دستمال بیهوشم کردن.
(فردا صبح)
ا/ت:هی چرا همه جا تاریکه
یکی از مردا:هی چشماتو بستیم.
دستای ا/ت رو از پشت به صندلی بسته بودن و ا/ت نمی تونست تکون بخوره.
ا/ت:شماها کی هستین هان؟جو....جونگ جی وو کجاست؟
مرد:اون کیه؟
ا/ت:(یه صدایی شنیدم که گفت برو بیرون)هی تو کی هستی جونگ جی وو کجاست؟
۲۷.۶k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.