KILLER LOVER
KILLER LOVER
PT ONE
BY:SAMIN
COPLE:TAEHKOOK-YOONMIN
تهیونگ-
از اتاقم اومدم بیرون تا نفسی بکشم.واقعا همه این ادما قراره عمل کنن؟جراحشونم منم؟وای خدا امروز خیلی زیاد بودن وای خدا دوتا زن تغریبا 40 ساله بودن...واقعا با چه انگیزه ای تو این سن عمل میکنن؟تو راهروی بخش در حال قدم زدن بودم. با دیدن موهای یکی از بیمارا به یاد پسرکی افتادم ک دیروز غروب به بیمارستان اومده بود...اون خیلی زیبا بود...موهاش مشکی بود و چشاش قهوه ای...الان بنظر عادی میاد اما چشاش ستاره هایی داشت ک هرچی بگم کمه اون پسر شبیه به یه فرشته بود...فرشته ی بی بال!
با صدای جیغ یه نفر و خوردن بدن کوچکی به تنش،دست از افکارش برداشت و به پسر نگاه کرد.
-لعنتی چشای کورتو باز کن اسپرایتمو ریختی!!!
شت!این همون پسری بود ک تو ذهنش اونو به یه فرشته بی بال تشبیه کرده بود!!!!
یونگی-
فر رو خاموش کردم و محتویات درون ضرف رو روی سینی مخصوص کیک پزی گزاشتم و خامه رو ک همین تازه هم زده بودم رو برداشتم و امادش کردم. کیک رو به یه قسمت به صورت افقی برش دادم و روی هر قسمتو خامه زدم و روی خامه تعدادی موز ک به صورت دایره ای خورد کردم رو روی خامه گزاشتم و گردو رو هم اضافه کردم.بعد از انجام دادن همین کار روی لایه دوم،کل کیک رو خامه کشی کرد و روش با فوندانت طرح گل داد.
با به صدا در اومدن گوشیش،سرش رو طرفش چرخوند تا ببینه که کی زنگ زده.با دیدن فردی ک بهش زنگ زده بود ذوقی کرد و دستاشو شست و جواب داد.
-جیمین شی!
جیمین،پسر مهربون اما پررو بود ک از کیوتیش میشه خیلی راحت مُرد!
-یونگی میشه بیای فرودگاه؟من اومدم کره!
با ذوق جیغ زد و گوشیو قط کرد.بلافاصله کاپشنش رو پوشید و از خونه زد بیرون.سوار ماشین شد و سمت فرودگاه حرکت کرد...
ME!
خب سلام بچها راستش انگشت شستم داره جر میخوره و به زور دارم مینویسم اما خب میگم
این فیکو خیلی دوسش دارم و امیدوارم به دل شماهم بشینه
اگه من مشکلی داشتم یا از چیزی خوشتون نیومد بهم بگین و البته ک بهم انرژی هم بدین چون دستم در حال شکستنه!!!!!!!!!
خب دیگه نظراتتونو بگین دوستان
اینجا بگین👇
https://harfeto.timefriend.net/17064535930459
PT ONE
BY:SAMIN
COPLE:TAEHKOOK-YOONMIN
تهیونگ-
از اتاقم اومدم بیرون تا نفسی بکشم.واقعا همه این ادما قراره عمل کنن؟جراحشونم منم؟وای خدا امروز خیلی زیاد بودن وای خدا دوتا زن تغریبا 40 ساله بودن...واقعا با چه انگیزه ای تو این سن عمل میکنن؟تو راهروی بخش در حال قدم زدن بودم. با دیدن موهای یکی از بیمارا به یاد پسرکی افتادم ک دیروز غروب به بیمارستان اومده بود...اون خیلی زیبا بود...موهاش مشکی بود و چشاش قهوه ای...الان بنظر عادی میاد اما چشاش ستاره هایی داشت ک هرچی بگم کمه اون پسر شبیه به یه فرشته بود...فرشته ی بی بال!
با صدای جیغ یه نفر و خوردن بدن کوچکی به تنش،دست از افکارش برداشت و به پسر نگاه کرد.
-لعنتی چشای کورتو باز کن اسپرایتمو ریختی!!!
شت!این همون پسری بود ک تو ذهنش اونو به یه فرشته بی بال تشبیه کرده بود!!!!
یونگی-
فر رو خاموش کردم و محتویات درون ضرف رو روی سینی مخصوص کیک پزی گزاشتم و خامه رو ک همین تازه هم زده بودم رو برداشتم و امادش کردم. کیک رو به یه قسمت به صورت افقی برش دادم و روی هر قسمتو خامه زدم و روی خامه تعدادی موز ک به صورت دایره ای خورد کردم رو روی خامه گزاشتم و گردو رو هم اضافه کردم.بعد از انجام دادن همین کار روی لایه دوم،کل کیک رو خامه کشی کرد و روش با فوندانت طرح گل داد.
با به صدا در اومدن گوشیش،سرش رو طرفش چرخوند تا ببینه که کی زنگ زده.با دیدن فردی ک بهش زنگ زده بود ذوقی کرد و دستاشو شست و جواب داد.
-جیمین شی!
جیمین،پسر مهربون اما پررو بود ک از کیوتیش میشه خیلی راحت مُرد!
-یونگی میشه بیای فرودگاه؟من اومدم کره!
با ذوق جیغ زد و گوشیو قط کرد.بلافاصله کاپشنش رو پوشید و از خونه زد بیرون.سوار ماشین شد و سمت فرودگاه حرکت کرد...
ME!
خب سلام بچها راستش انگشت شستم داره جر میخوره و به زور دارم مینویسم اما خب میگم
این فیکو خیلی دوسش دارم و امیدوارم به دل شماهم بشینه
اگه من مشکلی داشتم یا از چیزی خوشتون نیومد بهم بگین و البته ک بهم انرژی هم بدین چون دستم در حال شکستنه!!!!!!!!!
خب دیگه نظراتتونو بگین دوستان
اینجا بگین👇
https://harfeto.timefriend.net/17064535930459
۲.۷k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.