فیک کوک پارت 4
فیک کوک پارت 4
2 ماه بعد ات ویو
تو این دوباه شکمم یکم بزرگ شده و من هنوز به کوک نگفتم حاملم 1 هفته ای میشه که دوباره سرد شده نمی دونم چرا این جوریه بهر حال فردا تولدمه (ذوق) شاید برام سورپرایزی چیزی داره
رفتم آماده شدم یکم با ماشین دور دور کردم رفتم تو یه کافه که دیدم... واستا بینم این منشیه کوک نیس دختره ای ای ای بزار ی عکس بگیرم (ات فوضول😑😑) گرفتم و بعد ی کیک توت فرنگی و شکلاتی سفارش دادم گارسون آورد خوردم حساب کردم و رفتم بیرون یکم قدم زدم ساعت دیگه 8 و نیم شب شده بود نیم ساعت دیگه کوک میاد بهتر برم رفتم و سوار ماشین شدم رسیدم خونه لباس هام و با لباسای راحتی عوض کردم که دیدم کوک اومد... سلام
کوک سلام. سرد
ات، چیزی میخوری بیارم
کوک، نه. بازم سرد
ات، باشه... رفتم تو اتاق که کوک هم پشت سرم اومد رفتم رو تخت دراز کشیدم کوک از حموم اومد و لباس پوشید و بعد خوابیدیم
پرش به فردا
ات ویو
بلند شدم و کارای همیشگیم و انجام دادم روتین پوستمم انجام دادم ساعت شد 12 ظهر ی نودل فوری آماده کردم و خوردم امروز میخام برم شرکت کوک تا بهش بگم که داره پدرمیشه یکم رفتم تو گوشیو سریالم شروع شد دیدم و بازم رفتم تو گوشی ی چرخی زدم دیدم ساعت 5 و نیم ای وای کی ساعت آنقدر زود گذشت رفتم ی حموم اومدم بیرون ی لباس خوشگل پوشیدم (عکسشو میزارم) موهام و باز گذاشتم و هالتش دادم ی آرایش لایت کردم و عطرمم زدم بزن بریم کیف و گوشی و سوئیچ ماشین رو برداشتم و به سمت شرکت کوک حرکت کردم وقتی رسیدم ساعت 6 و 40 دقیقه بود رفتم داخل اتاق کوک که دیدم
خوبببب این از این پارت امید وارم دوس داشته باشید این پارت شاید یکم چرت بود اما پارت بعد خیلی قشنگه
دوستون دارمممممم 💚💜
2 ماه بعد ات ویو
تو این دوباه شکمم یکم بزرگ شده و من هنوز به کوک نگفتم حاملم 1 هفته ای میشه که دوباره سرد شده نمی دونم چرا این جوریه بهر حال فردا تولدمه (ذوق) شاید برام سورپرایزی چیزی داره
رفتم آماده شدم یکم با ماشین دور دور کردم رفتم تو یه کافه که دیدم... واستا بینم این منشیه کوک نیس دختره ای ای ای بزار ی عکس بگیرم (ات فوضول😑😑) گرفتم و بعد ی کیک توت فرنگی و شکلاتی سفارش دادم گارسون آورد خوردم حساب کردم و رفتم بیرون یکم قدم زدم ساعت دیگه 8 و نیم شب شده بود نیم ساعت دیگه کوک میاد بهتر برم رفتم و سوار ماشین شدم رسیدم خونه لباس هام و با لباسای راحتی عوض کردم که دیدم کوک اومد... سلام
کوک سلام. سرد
ات، چیزی میخوری بیارم
کوک، نه. بازم سرد
ات، باشه... رفتم تو اتاق که کوک هم پشت سرم اومد رفتم رو تخت دراز کشیدم کوک از حموم اومد و لباس پوشید و بعد خوابیدیم
پرش به فردا
ات ویو
بلند شدم و کارای همیشگیم و انجام دادم روتین پوستمم انجام دادم ساعت شد 12 ظهر ی نودل فوری آماده کردم و خوردم امروز میخام برم شرکت کوک تا بهش بگم که داره پدرمیشه یکم رفتم تو گوشیو سریالم شروع شد دیدم و بازم رفتم تو گوشی ی چرخی زدم دیدم ساعت 5 و نیم ای وای کی ساعت آنقدر زود گذشت رفتم ی حموم اومدم بیرون ی لباس خوشگل پوشیدم (عکسشو میزارم) موهام و باز گذاشتم و هالتش دادم ی آرایش لایت کردم و عطرمم زدم بزن بریم کیف و گوشی و سوئیچ ماشین رو برداشتم و به سمت شرکت کوک حرکت کردم وقتی رسیدم ساعت 6 و 40 دقیقه بود رفتم داخل اتاق کوک که دیدم
خوبببب این از این پارت امید وارم دوس داشته باشید این پارت شاید یکم چرت بود اما پارت بعد خیلی قشنگه
دوستون دارمممممم 💚💜
۱۰.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.