خوشحال بودم که امسال تموم میشه داشتیم با ته ته میرفتیم خو
خوشحال بودم که امسال تموم میشه داشتیم با ته ته میرفتیم خونه که دوباره قلبم درد گرفت ولی انگار دردش شدید تر از همیشه بود نمیتونستم نفس بکشم نمیتونستم حرف بزن تهیونگ همین طوری داشت میرفت
ویو تهیونگ
داشتم میرفتم یهو دیدم ات کنارم نی برگشتم دیدم افتاده زمین ترسیدم رفتم سمتش داشت بیهوش میشد سریع براید استایل بغلش کردمو دویدم سمت بیمارستان ات رو سریع بردن اتاق عمل حالم اصلا خوب نبود حس بدی داشتم امیدوارم حسم چرت باشه اووووف زنگ زدم بچه ها اومدن دلداریم میدادن اما اروم نمیشدم 8 ساعت گذشت اما هنوز ات توی اتاق عمل بود اووووف
بقیش برای بعد ❤
به نظرتون غمگین باشه یا نه؟؟
ویو تهیونگ
داشتم میرفتم یهو دیدم ات کنارم نی برگشتم دیدم افتاده زمین ترسیدم رفتم سمتش داشت بیهوش میشد سریع براید استایل بغلش کردمو دویدم سمت بیمارستان ات رو سریع بردن اتاق عمل حالم اصلا خوب نبود حس بدی داشتم امیدوارم حسم چرت باشه اووووف زنگ زدم بچه ها اومدن دلداریم میدادن اما اروم نمیشدم 8 ساعت گذشت اما هنوز ات توی اتاق عمل بود اووووف
بقیش برای بعد ❤
به نظرتون غمگین باشه یا نه؟؟
۴.۲k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.