تناسخیکمافیا

#تناسخ_یک_مافیا

Part:11

ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا رفتهههه؟ ( یهو در خونه اش زده میشه) نکنه ر.ا اومده
( رفت سمت در)
ات: ر.ا بلاخره...
ته: سلام خوشگله
ات: تووووو؟ تو اینجا چیکار میکنی ؟
ته: اومدم یه سر به شما بزنم خانم
ات: اوف برو بابا
ته: وایستا ببینم ( به زور رفت داخل خونه)
ته: چته؟
ات: هیچی فقط تورو کم داشتم
ته: میشه مثل آدم بگی چته ؟ ( دستشو کشید سمت خودش
ات: آی دردم اومد
ته: مثل آدم نمیگی چته خب
ات: رفیقم گم شده واا
ته؛ وا حتما رفته خونه دوست پسرش
ات: اون دوست پسر نداره .
( یهو جئون به ات زنگ میزنه)
ات: عا جئونه
ته: ایش جئون عوضی ( آروم )
ات: الو کوک
کوک: چطوری ات خوبی؟
ات: خوب نیستمممم ر.ا رو پیدا کردی؟
کوک: اممم آره
ر.ا: بده گوشیتو ، ات چطوری
ات: عااا ر.ا چطوری کجایییی؟
ر.ا: خب قضیه اش مفصله ولی خب الان پیش کوکم
ات: چطوری؟ اونجا چیکار میکنی؟
ر.ا: بعدا بهت میگم نگران نباش الان خوبم
ات: آه باشه الان میام پیشت
ر.ا: نه نمیخاد
کوک: بزار بیاد
ر.ا: باشه بیا
ات: اوکی منتظر باش
کوک و ر.ا: ما منتظریم.
ات: تهیونگ من میرم
ته: کجااا؟
ات: میرم پیش کوک
ته: تو میری پیش کوک چه غلطی بکنی خانممم؟
ات: به ت چه الان کار دارم وقتمو نگیر
ته: وایستا خودم میرسونمت
ات: دیگه چی؟
ته: همینه که هست
ات: اوف باشه ؟
( داخل ماشین)
ته: نمیدونم چرا سرم گیج میره
ات: آره منم ماشینو بزن کنار
ته: عاممم باشه
( ماشینو زد کنار و......

پایان پارت 11
دیدگاه ها (۰)

#تناسخ_یک_مافیا part:10* پرش زمانی به فردا صبح عمارت جئون *و...

#تناسخ_یک_مافیاpart:9کوک: بسه دیگه نکنه میخای دست و پاهاتم ب...

پسر کوچولوی من پارت ۴که یهو در صدا خورد...ویو ته : سریع پاشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط