فرشته کوچولو من

فرشته کوچولو من
پارت ۱۱۲
[ویو جونگ کوک]
یکی از بادیگارد هایی که مراقب هارین بود
بهم گفت تنها اومده پیش پدربزرگش
بهترین موقع بود
اون تن لش هم نیست که مانع بشه
وقتی وارد اون رستوران شدم
نگاهش سریع ازم دزدید
متنفرم از وقتی که بهم اهمیت نمی ده
خیلی جدی با اون کیم تن لش حرف می زد
ولی ته مون اون سوهو عوضی چه ربطی به هارین دارن ؟
نکنه همون موضوعی که ته مون داخل اون پارتی مطرح کرد ؟
کور خوندن که من دخترم دست شغال ها بدم
به شدت دلتنگ عطر تنش بودم
ولی این همون هارین نیست....
نوع پوشش فرق کرده....از نوع پوشش تا عطر تنش
تا موهاش.... خیلی جدی شده اخمو
شاید فقط برای من اخمو ؟
اما هر چی بشه هنوز همون برای من
حتی اگر دیگه من نخواد... اجازه نمی دم با کس دیگه باشه
تا آخر عمر....تا لحظه مرگ فقط فقط برای منه
[ویو هارین]
به خونه برگشتم
و کم کم داشت غروب می شد
حاضر شدم و به سمت طبقه پایین رفتم
ته مون و اون تن لش اومده بودن
تمام بحث و صحبت درباره کار بود
ته مون هر چند دقیقه یکبار گیر می داد به من
که منم بدجور جواب می دادم
اون پسره هم که لش کرده بود
نگام می کرد
دیدگاه ها (۱)

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۳[ویو هارین]خیلی شب حال بهم زنی شده ب...

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۴[ویو هارین]داخل راه شروع کرد دادن اط...

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۱[ویو هارین]با ولع می بوسیدم از لبام ...

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۰[ویو هارین]با داد گفتم هارین: مگه رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط