فرشته کوچولو من

فرشته کوچولو من
پارت ۱۱۱
[ویو هارین]
با ولع می بوسیدم
از لبام جدا شد و روی گونه و چشمام بوسه گذاشت
صورتم قاب کرد
پیشونیش به پیشونیم چسبوند
نفس نفس می زد
با لحن خاصی ولی سرد گفت
جونگ کوک: بدجور دلم تنگ شده بود
اون این جونگ کوکی نیست که من عاشقش بودم
اون سرد نبود
خودم ازش جدا کردم
هارین: جئون جونگ کوک بهتره نیست که کمتر هم عذاب بدیم
در ماشین باز کردم
که برم دستم محکم گرفت
خیلی سرد و جدی گفت
جونگ کوک: لباست کوتاه... دیگه نبینم
دستم کشیدم از دستش
هارین: به تو ربطی نداره
خیلی عصبی دستم فشار داد
و سرد گفت
جونگ کوک: این بدن....و تمام اجزای تو فقط برای من..سعی نکن به نمایشش بزاری
دستم ول کرد
اصلأ اهمیت ندادم
و از ماشین خارج شدم که همون لحظه بادیگارد اومد
در ماشین باز کرد منم سوار شدم
کل راه به جونگ کوک فکر می کردم
خیلی سرد شده بود. جدی بود.
تو نگاهش فقط دلتنگی بود.... ولی اصلأ بروز نداد





خب بچه ها ببخشید بخاطر که نتونستم دیشب بزارم

راستی نت ندارم الان هم به مامانم وصل شدم
ا
دیدگاه ها (۳۱)

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۲[ویو جونگ کوک]یکی از بادیگارد هایی ک...

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۳[ویو هارین]خیلی شب حال بهم زنی شده ب...

فرشته کوچولو من پارت ۱۱۰[ویو هارین]با داد گفتم هارین: مگه رو...

فرشته کوچولو من پارت ۱۰۹[ویو هارین]دیدم جونگ کوک داره نگام م...

یونا :از حرف های کوک ترسیدم که یهو در ماشین باز کرد دستم گرف...

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط