امشب حدیث تشنگان آسان بگویم

امشب حدیث تشنگان آسان بگویم
از آن ستم بر ناجی قرآن بگویم

مولای من مولای من مولای من کو؟
یاد حدیث ذکر هل من ناصرا کو؟

او کوکب هادی نه و او آفتاب است
او خود بشیر و ناشر حرف کتاب است

خود قاضی رحم آور روز حساب است
او از شمار بندگان ناب ناب است

او ناجی قرآن و هم معنای آن بود
هم حرف حق هم در عمل دریای آن بود

نام حسین ابن علی آب حیات است
شرمنده از روی بشر آب فرات است

آبی که با لبهای مولا قهر کرده
خود را به کام دشمنان هم زهر کرده

عباس در اوج شرف در خون تپیده
وقت ملاقات خدا با او رسیده

وقتی عطش در دست او سیراب می شد
قلب تمام عاشقان بی تاب می شد

آزاده ای کز چاه ویل آسان پریده
ایمان خود را با بهای جان خریده

سجاد با امر خدا می سوخت در تب
همپای او از غصه حیران بود زینب

قاموس هستی در تف این جبر می سوخت
دخت امیر مومنان در صبر می سوخت

این جبر هستی نیست اوج اختیار است
جان در ره معشوق دادن افتخار است

نام بزرگ این شهیدان مقدس
در قاب زرین است حک بر قلب هر کس

اکنون عروسیهای غم در خون بگیرید
ای عاشقان با یاد او مجنون بمیرید
ای عاشقش جان در ره خون خدا کن
گاهی ز راه معرفت ما را دعا کن
دیدگاه ها (۳)

قضایا یا وقایع متعدده و کرامات بسیار از اهلبیت علیهم السلام ...

تقدیم به ساحت ملکوتی قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان عج هرچه...

در مسیر شام.لشکر یزید که چنین دانستند داخل موصل نشدند و از ت...

سلام بر گل رویت امام مهربانییوسف فاطمه من حر گنه کار تواماز ...

تشییع پیکر پاک و مطهر آلالهٔ خونین دشت کربلا، شهید گمنامِ عز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط