پارت دوم

پارت دوم=

ات ویو = وارد خونه شدم دیدم مامانم خونه هس و روی

 مبل نشسته و دوتا مرد دو طرفشت و ه...هر دوشون اصلحه

 داشتم نمیدونستم چه خبره باید چی کار میکردم من حتی

 تو زندگیم به اصلحه فکرم نکرده بودم اونوقت الان دو نفر

 که اصلحه دستشون بود و اونو سمت مامانم نشونه گرفته

 بودن



+م..مامان..اینجا‌‌... چه خبره

^..ات..برو تو اتاقت

+مامان گفتم اینجا چه خبره

که یکی از اون مردا سرم داد زد و گفت....

$خفه شو پیش مامانت بشین تا جیمز بیاد

جیمز؟ اون کی بود نمیخواستم مامانمو تنها بزارم رفتم پیشش نشستم قافل از اینکه بدونم چا اتفاقی میافته ......یعنی اونا مارو میکشن؟چرا؟....

(۳۰مین بعد)

یک مردی وارد خونه شد فک کنم همون جمیز بود

$ عا..سلام

&خب این‌کوچولو دخترته

^ب.بل.

+اره دخترشم

&زبون درازم که هس چن صالته

+ ۱۶

&عووو خیلی بچه ایی

+که چی

&ازت خوشم اومد (رو به بادیگاردا) ببرینش تو ماشین

^ نه جیمز اون بچه هس

&خفه شو تو که اخرای امرته میخای په گوهی بخوری

+چی..منو نبرین..مامان اینجا چه خبره ...اخرای امر...منظورت چیه...و.... (بردنش تو ماشید)

&این کوچولو دیگه برای منه فهمیدی اگه قلت اضافه کنی که میدونی چی میشع

^جیمز لطفا منو بکش ولی اونو نبر اون کوچیکه

&مردن تو چه فایده ایی برای من داره با اون دختره کارای زیادی میکنم هوم؟

^نه.جمیز..لط

&خفه شو زنیکه من دارم میرن خودتومیدونی دیگه نه خفه میشی و صبر میکنی که بمیری

ات ویو = منو بردن تو ماشین بعدم سیاهی.... وقتی بع هوش اومدم.........
دیدگاه ها (۱۲)

پارت یازدهم =خیلی ترسیده بودم من هنوز خیلی کوچیک بودم که بخو...

ادامه پارت ۱۱ جا نشد همشو بزارم جسیکا... الو سلام جان خوبی  ...

پارت اول =ات ویو =صبح با صدای الارم گوشیم بیدار شدم و رفتم ح...

فیک جدید =اسم= شکلات تلخژانر= خشن .مافیایی. پایان خوششخصیت ه...

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

عشق ممنوع

پارت ۲۴ات: خب حتما تو هم امدی تولد یونگی یونگ هو: اره همینطو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط