ادامه پارت جا نشد همشو بزارم

ادامه پارت ۱۱ جا نشد همشو بزارم


جسیکا... الو سلام جان خوبی

  جان ...خوبم بیب تو خوبی
 
جسیکا ....حرف بزنیم
 
جان....  خوب منم زنگ زدم باهات حرف بزنم دیگه چیزی شده اتفاقی پیش اومده

  جسیکا... چیز مهمی نیست الان کار دارم میشه فردا همدیگرو تو کافه ببینیم 

جان.. معلومه که میشه منم خیلی وقته ندیدمت 

جسیکا ویو.. بعد از اینکه قطع کردم وقتی رومو برگردوندم با چهره کوک مواجه شدم 

جسیکا.... کوک تو اینجا چیکار می‌کنی چرا انقدر زود اومدی 

کوک.. وقتی می‌خوام بیام تو خونه خودم باید بهت بگم

 جسیکا... نه منظورم این نبود خب امروز چطور بود

  کوک ..مثل همیشه
 
کوک.... من گرسنمه میشه الان غذا بخوریم اگه  نمی‌خوای مجبور نیستیم الان بخوریم

جسیکا... نه مهم نیست می‌تونیم الان بخوریم منم یکم خستم ددی

کوک  ...اووو ددی ؟هوم بیب

جسیکا...اره خب

کوک....هوم اونو واسه شب نگه دار  بیب

جسیکا...چشم ددی

ات ویو.. بادیگاردا منو ازاد کردن و ......
 
هانا... ات کجا بودی دختر تا شب این موقع ارباب بفهمه اصلاً زندت نمی‌ذاره 

ات ..چیزی نیست( با گریه )

هانا... مطمئنی چیزی نیست 

که با صدای پای ی نفر هردومون برگشتیم و.......... 

خب.... دو پارت براتون اپ کردم هردورو حمایت کنید اگه حمایتا خوب باشه پارت رو اپ میکم بایی :)
دیدگاه ها (۳۶)

پارت جدیددددات ویوصبح وقتی بیدار شدم صورت جسیکا رو بروی صورت...

سلام گایز ساری دیر شد چند روز گوشیم دستم نبود صو.....این پار...

پارت یازدهم =خیلی ترسیده بودم من هنوز خیلی کوچیک بودم که بخو...

پارت دوم=ات ویو = وارد خونه شدم دیدم مامانم خونه هس و روی مب...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۱

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط