shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part:1۸
مشخص بود کار جونگ کوکه که اونو به خونش برگردونده ولی هنوز سردرگم بود. سرش درد میکرد اما دیگه خون ریزی نداشت بیشتر که دقت کرد متوجه شد که سرش پانسمان شده.
گوشیش رو روشن میکنه (12 تماس بی پاسخ از اونی)
لیسا: اوه خدای من چرا انقدر زنگ زده؟
با بی حوصلگی شماره جنی رو میگیره و بهش زنگ میزنه.
جنی: الو؟
جنی: دختره ی...(انواع فحش) چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
لیسا: شارژ گوشیم تموم شده بود
جنی: میدونی چقدر نگرانت شدم؟
لیسا: ببخشید اونی ولی فعلا حالم خوب نیست بعدا باهات حرف میزنم (قطع میکنه)
"ویو جنی_داخل اداره پلیس"
تهیونگ: بهت که گفتم حالش خوبه
جنی: میدونی تهیونگ...حس میکنم لیسا داره یه چیزی رو ازم مخفی میکنه
تهیونگ: چی داره که ازت مخفی کنه؟ تو که از همه زندگیش خبر داری
جنی: از همین نگرانم، شاید من از همه چیز با خبر نباشم
تهیونگ: انقدر فکر بد نکن، اگه چیزی باشه لیسا خودش بهت خبر میده. دیر یا زود بلاخره بهت میگه
پشت در ینفر داره همه ی حرفای جنی و ته رو میشنوه.
لوهان: بیچاره (پوزخند)...تنها چیزی که تو میدونی جنبه ظاهری ماجراست (منظورش جنیه)
+لوهان! تو اینجا چیکار میکنی؟!
لوهان: عااا چیزه...
+فالگوش وایستاده بودی؟
لوهان: نه به هیچ وجه
+پس پشت در اتاق جنی داری چیکار میکنی؟
لوهان: عااا...خ...خب ماجرا اینه که... (با لکنت)
+مِن مِن نکن و درست جوابمو بده داشتی چه غلتی میکردی؟ (با صدای بلند)
لوهان: من افسر کیم رو دوست دارم
+چی؟ (تعجب فراوان)
لوهان: من افسر کیم جنی رو دوست دارم
+اما مگه نمیدونی اون...
لوهان: چرا میدونم...میدونم دوست پسر داره و دوست پسرشم افسر کیم تهیونگه پس لطفا به کسی چیزی نگید (تعظیم میکنه و میره)
+اوه خدای من (پشماش ریخت😂)
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه
part:1۸
مشخص بود کار جونگ کوکه که اونو به خونش برگردونده ولی هنوز سردرگم بود. سرش درد میکرد اما دیگه خون ریزی نداشت بیشتر که دقت کرد متوجه شد که سرش پانسمان شده.
گوشیش رو روشن میکنه (12 تماس بی پاسخ از اونی)
لیسا: اوه خدای من چرا انقدر زنگ زده؟
با بی حوصلگی شماره جنی رو میگیره و بهش زنگ میزنه.
جنی: الو؟
جنی: دختره ی...(انواع فحش) چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
لیسا: شارژ گوشیم تموم شده بود
جنی: میدونی چقدر نگرانت شدم؟
لیسا: ببخشید اونی ولی فعلا حالم خوب نیست بعدا باهات حرف میزنم (قطع میکنه)
"ویو جنی_داخل اداره پلیس"
تهیونگ: بهت که گفتم حالش خوبه
جنی: میدونی تهیونگ...حس میکنم لیسا داره یه چیزی رو ازم مخفی میکنه
تهیونگ: چی داره که ازت مخفی کنه؟ تو که از همه زندگیش خبر داری
جنی: از همین نگرانم، شاید من از همه چیز با خبر نباشم
تهیونگ: انقدر فکر بد نکن، اگه چیزی باشه لیسا خودش بهت خبر میده. دیر یا زود بلاخره بهت میگه
پشت در ینفر داره همه ی حرفای جنی و ته رو میشنوه.
لوهان: بیچاره (پوزخند)...تنها چیزی که تو میدونی جنبه ظاهری ماجراست (منظورش جنیه)
+لوهان! تو اینجا چیکار میکنی؟!
لوهان: عااا چیزه...
+فالگوش وایستاده بودی؟
لوهان: نه به هیچ وجه
+پس پشت در اتاق جنی داری چیکار میکنی؟
لوهان: عااا...خ...خب ماجرا اینه که... (با لکنت)
+مِن مِن نکن و درست جوابمو بده داشتی چه غلتی میکردی؟ (با صدای بلند)
لوهان: من افسر کیم رو دوست دارم
+چی؟ (تعجب فراوان)
لوهان: من افسر کیم جنی رو دوست دارم
+اما مگه نمیدونی اون...
لوهان: چرا میدونم...میدونم دوست پسر داره و دوست پسرشم افسر کیم تهیونگه پس لطفا به کسی چیزی نگید (تعظیم میکنه و میره)
+اوه خدای من (پشماش ریخت😂)
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه
۹.۹k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.