اد رو برده بودن پژشک قانونی
اد رو برده بودن پژشک قانونی
پس فردا خبر رسید
منیجر و مدیر رفتن تا با دکتر حرف بزنن
دکتر: خیلی ممنونم که تا اینجا اومدین
«منیجر و مدیر رو مم نشون میدم»
دکتر: میخواستم درمورد جسد عضو هشتم گروه بی تی اس با شما حرف بزنم
مم: بله بفرمایید
دکتر: اول اینکه تسلیت میگم و اینکه این جسد برای خانم ات نیست
مم: چی
دکتر: ما با ازمایش دی ای ان فهمیدیم که ۱ نام جسد اد هستش ۲ از اشک مصنوعی استفاده کرده..
مم: ما باید چیکار کنیم الان
دکتر: شما باید جسد خانوم اد رو تحویل بگیرد از سرد خونه و اینکه بقیلش رو با پلیس حل کنید
مم دست دادن و رفتن
اداره پلیس
اعضای بی تی اس رو رفته بودن زندان . مدیر و منجیر رفتن زندان تا با اعضا حرف بزنن
خلاصه
اعضا: چی....خدایا شکرت
نامی: الان ما چی میشیم
منیجر: ما با وکیل حرف میزنیم...
خلاصه رفتن و یک هفته بعد اعضا اومدن بیرون
پلیس همه جا رو گذشت تا ات رو پیدا کنه
پس فردا خبر رسید
منیجر و مدیر رفتن تا با دکتر حرف بزنن
دکتر: خیلی ممنونم که تا اینجا اومدین
«منیجر و مدیر رو مم نشون میدم»
دکتر: میخواستم درمورد جسد عضو هشتم گروه بی تی اس با شما حرف بزنم
مم: بله بفرمایید
دکتر: اول اینکه تسلیت میگم و اینکه این جسد برای خانم ات نیست
مم: چی
دکتر: ما با ازمایش دی ای ان فهمیدیم که ۱ نام جسد اد هستش ۲ از اشک مصنوعی استفاده کرده..
مم: ما باید چیکار کنیم الان
دکتر: شما باید جسد خانوم اد رو تحویل بگیرد از سرد خونه و اینکه بقیلش رو با پلیس حل کنید
مم دست دادن و رفتن
اداره پلیس
اعضای بی تی اس رو رفته بودن زندان . مدیر و منجیر رفتن زندان تا با اعضا حرف بزنن
خلاصه
اعضا: چی....خدایا شکرت
نامی: الان ما چی میشیم
منیجر: ما با وکیل حرف میزنیم...
خلاصه رفتن و یک هفته بعد اعضا اومدن بیرون
پلیس همه جا رو گذشت تا ات رو پیدا کنه
- ۴.۰k
- ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط