P:12
P:12
دیدم منو کشوند تو یه اتاق چسبوند به دیوار
_نمی تونی حرفتو پس بگیری
+م.یشه بری عقب تر
_نه قبول کن گفتی
+نه نگفتم
_گفتی
+نگفتم
_پس باهام لج میکنی
دیدم امد نزدیک منو بوسید هرچی هلش میدادم عقب نرفت دستمو بهم قفل کرد داد بالا سرم اون یکی دستش کمرم گرفت به خودش چسبوند
بعد ۱۰ دقیقه جدا شد نفس نفس میزدیم
_خوشم نمیاد کسی باهام لج کنه دفعه بعد بج کنی بوست نمیکنم دفعه بعد.....
+باش باش
_آفرین دختر خوب
+اما تو دایی منی
_نه ا.ت من داییت نیستم میتونی منو به چشم ددیت یا رلت ببینی
+اما
_ا.ت
+باش
_آفرین دختر خوب
+نمی خوای بری دیرت میشه ها
_نمیخوام برم میخوام بمونم پیشت به چشمات خیره شم
+:)
_:)
+بهترین لبخند داری
_واقعا
+اره
_توهم داری مثل دیگران نقش بازی میکنی که تظاهر میکنی دوسم داری اما.....
رفتم بغلش
+دیگه این حرفو نزن اونا خنگن که دوست ندارن تو خیلی خوبی خیلی من تاحالا مردی به مهربونی تو ندیدم
_واقعا مرسی فقط ا.ت
+بله
_من متاسفم بابت اینکه آزارت دادم زدمت خیلی خیلی ببخشید
+عیب نداره
_ا.ت تو منو عوض کردی من نه به کسی حس پیدا میکردم نه از کسی معذرت خواهی میکردم یا تشکر هرکی هرکاری میکرد میگفتم وضیفشه اما تو منو عوض کردی خیلی ممنون
+خواهش من عوضت نکردم تو خودت خودتو عوض کردی تو تظاهر میکردی آدم سردی اما قلبت مهربون ترین قلب دنیاس
_:)
+تهیونگا برو دیگه دیرت میشه
_به یه شرط میرم
+چه شرطی
_بوسم کنی
+یا اصلا برو دیگه
_نمیرم
+تهیونگا
_نوچ
+هوف
رفتم جلو خواستم صورتش ببوسم که صورتش برگردوند لبش بوسیدم
+یا چیکار کردی
_دوست داشتم من میرم
+لوس باش برو
_😂
تهیونگ رفت منم رفتم رو مبل نشستم فیلم نگا میکردم به کارای امروز تهیونگ فکر میکردم خندم گرفت
داشتم فیلم نگاه میکردم که دیدم یکی بغلم کرد
_چه خبرا
+سلامتی کیه امدی
_تازه
+خوبه
_غذا خوردی
+اره تو خوردی
_اره خستم ا.ت
+خو بخواب
_خو تو منو بخوابون
+یا مگه بچه ای
_اره
دیدم خودش کیوت کردی
تاحالا قیافه کیوتش ندیدم این بشر خیلی عوض شده
سرش گذاشتم رو پام موهاشو ناز کردم
_ممنون
+خواهش
دیدم خوابش گرفت خوابید بعد شب تر شد منم تو همون حالت خوابیدم
که دیدم شب باصحبت های کسی بیدار شدم بیشتر دقت کردم دیدم تهیونگ داره تو خواب حرف میزنه معلوم بود داره خواب میبینه
+تهیونگ تهیونگ
_.......
+تهیونگ
یهو دیدم از خواب پاشد نشست داش نفس نفس میزد
+خوبی تهیونگ
_ا.ت
یهو دیدم بغلم کرد
_ا.ت خواب دیدم مردی (گریه)
یا خدا این الان گریه کرد تهیونگ واقعا عوض شده اون داشت بخاطر من گریه میکرد
+باش باش تهیونگ آروم باش اون یه خواب بود باشه
_گریه )
+یا تیهونگ گریه نکن دیگه
از بغلم در آوردمش اشکاشو پاک کردم
+نترس من اینجام
_ا.ت ترکم نمیکنی دیگه نه
+نه ترکت نمیکنم فقط گریه نکن
_باش
دیدم منو بوسید
_بهم خیلی آرامش میدی واقعا اینو این همه سال نفهمیدم فقط عذابت دادم خیلی پشیمونم
+عیب نداره
_یعنی چی عیب نداره
+درکت میکنم تو بهترین کس هارو از دست دادی و حالت بد شده فکر کردی تقصیر من بوده اشکال نداره ناراحت نباش
_خیلی خوبی خیلی دوست دارم
+:)
_هعیه تو دوسم نداری
+چرا چرا دارم داییمی مثل ها کدوم آدمی داییش دوست نداره
_ا.ت منو به چشم داییت نبین
+نمیشه
_ا.ت لطفا
+تهیونگ باور کن نمیشه
_باش همین دیگه
دیدم بلند شد رفت اتاق
هوف خو چه کنم نمیشه
ولی الان ناراحت شد
ولش گرفتم خوابیدم
صبح شد رفتم کارای مربوط کردم رفتم سمت اتاق تهیونگ اما نبود
سه شب تهیونگ ندیدم
صبح زود میره بیرون شب ها وقتی خوابم میاد
امشب نخوابیدم رفتم تو اتاقش
شب شد دیدم امد تو اتاقش یه جا قایم شدم واقعا دلم براش تنگ شده بود
رفت رو تخت دراز کشید
لباسش تنش نبود تو دستش گوشی بود اون یکی دستش زیر سرش بود زیاد به بدنش توجه نکردم
از حموم امدم بیرون رفتم سمتش
+تهیونگا
_.......
+تهیونگ
_اینجا چیکار میکنی برو بیرون
خیلی سرد بود اصلا نگام نکرد این خیلی ناراحتم میکرد
رفتم روش نشستم
+از دستم نارحتی
بدون هیچ نگاهی بهم گفت
_نه برو بیرون
+یا نکن اینطوری بامن
_.......
+تهیونگ
_.......
هوف کلافه شدم گوشیش ازش گرفتم انداختم اون ور خواست چیزی بگه که بوسیدمش
دیدم منو کشوند تو یه اتاق چسبوند به دیوار
_نمی تونی حرفتو پس بگیری
+م.یشه بری عقب تر
_نه قبول کن گفتی
+نه نگفتم
_گفتی
+نگفتم
_پس باهام لج میکنی
دیدم امد نزدیک منو بوسید هرچی هلش میدادم عقب نرفت دستمو بهم قفل کرد داد بالا سرم اون یکی دستش کمرم گرفت به خودش چسبوند
بعد ۱۰ دقیقه جدا شد نفس نفس میزدیم
_خوشم نمیاد کسی باهام لج کنه دفعه بعد بج کنی بوست نمیکنم دفعه بعد.....
+باش باش
_آفرین دختر خوب
+اما تو دایی منی
_نه ا.ت من داییت نیستم میتونی منو به چشم ددیت یا رلت ببینی
+اما
_ا.ت
+باش
_آفرین دختر خوب
+نمی خوای بری دیرت میشه ها
_نمیخوام برم میخوام بمونم پیشت به چشمات خیره شم
+:)
_:)
+بهترین لبخند داری
_واقعا
+اره
_توهم داری مثل دیگران نقش بازی میکنی که تظاهر میکنی دوسم داری اما.....
رفتم بغلش
+دیگه این حرفو نزن اونا خنگن که دوست ندارن تو خیلی خوبی خیلی من تاحالا مردی به مهربونی تو ندیدم
_واقعا مرسی فقط ا.ت
+بله
_من متاسفم بابت اینکه آزارت دادم زدمت خیلی خیلی ببخشید
+عیب نداره
_ا.ت تو منو عوض کردی من نه به کسی حس پیدا میکردم نه از کسی معذرت خواهی میکردم یا تشکر هرکی هرکاری میکرد میگفتم وضیفشه اما تو منو عوض کردی خیلی ممنون
+خواهش من عوضت نکردم تو خودت خودتو عوض کردی تو تظاهر میکردی آدم سردی اما قلبت مهربون ترین قلب دنیاس
_:)
+تهیونگا برو دیگه دیرت میشه
_به یه شرط میرم
+چه شرطی
_بوسم کنی
+یا اصلا برو دیگه
_نمیرم
+تهیونگا
_نوچ
+هوف
رفتم جلو خواستم صورتش ببوسم که صورتش برگردوند لبش بوسیدم
+یا چیکار کردی
_دوست داشتم من میرم
+لوس باش برو
_😂
تهیونگ رفت منم رفتم رو مبل نشستم فیلم نگا میکردم به کارای امروز تهیونگ فکر میکردم خندم گرفت
داشتم فیلم نگاه میکردم که دیدم یکی بغلم کرد
_چه خبرا
+سلامتی کیه امدی
_تازه
+خوبه
_غذا خوردی
+اره تو خوردی
_اره خستم ا.ت
+خو بخواب
_خو تو منو بخوابون
+یا مگه بچه ای
_اره
دیدم خودش کیوت کردی
تاحالا قیافه کیوتش ندیدم این بشر خیلی عوض شده
سرش گذاشتم رو پام موهاشو ناز کردم
_ممنون
+خواهش
دیدم خوابش گرفت خوابید بعد شب تر شد منم تو همون حالت خوابیدم
که دیدم شب باصحبت های کسی بیدار شدم بیشتر دقت کردم دیدم تهیونگ داره تو خواب حرف میزنه معلوم بود داره خواب میبینه
+تهیونگ تهیونگ
_.......
+تهیونگ
یهو دیدم از خواب پاشد نشست داش نفس نفس میزد
+خوبی تهیونگ
_ا.ت
یهو دیدم بغلم کرد
_ا.ت خواب دیدم مردی (گریه)
یا خدا این الان گریه کرد تهیونگ واقعا عوض شده اون داشت بخاطر من گریه میکرد
+باش باش تهیونگ آروم باش اون یه خواب بود باشه
_گریه )
+یا تیهونگ گریه نکن دیگه
از بغلم در آوردمش اشکاشو پاک کردم
+نترس من اینجام
_ا.ت ترکم نمیکنی دیگه نه
+نه ترکت نمیکنم فقط گریه نکن
_باش
دیدم منو بوسید
_بهم خیلی آرامش میدی واقعا اینو این همه سال نفهمیدم فقط عذابت دادم خیلی پشیمونم
+عیب نداره
_یعنی چی عیب نداره
+درکت میکنم تو بهترین کس هارو از دست دادی و حالت بد شده فکر کردی تقصیر من بوده اشکال نداره ناراحت نباش
_خیلی خوبی خیلی دوست دارم
+:)
_هعیه تو دوسم نداری
+چرا چرا دارم داییمی مثل ها کدوم آدمی داییش دوست نداره
_ا.ت منو به چشم داییت نبین
+نمیشه
_ا.ت لطفا
+تهیونگ باور کن نمیشه
_باش همین دیگه
دیدم بلند شد رفت اتاق
هوف خو چه کنم نمیشه
ولی الان ناراحت شد
ولش گرفتم خوابیدم
صبح شد رفتم کارای مربوط کردم رفتم سمت اتاق تهیونگ اما نبود
سه شب تهیونگ ندیدم
صبح زود میره بیرون شب ها وقتی خوابم میاد
امشب نخوابیدم رفتم تو اتاقش
شب شد دیدم امد تو اتاقش یه جا قایم شدم واقعا دلم براش تنگ شده بود
رفت رو تخت دراز کشید
لباسش تنش نبود تو دستش گوشی بود اون یکی دستش زیر سرش بود زیاد به بدنش توجه نکردم
از حموم امدم بیرون رفتم سمتش
+تهیونگا
_.......
+تهیونگ
_اینجا چیکار میکنی برو بیرون
خیلی سرد بود اصلا نگام نکرد این خیلی ناراحتم میکرد
رفتم روش نشستم
+از دستم نارحتی
بدون هیچ نگاهی بهم گفت
_نه برو بیرون
+یا نکن اینطوری بامن
_.......
+تهیونگ
_.......
هوف کلافه شدم گوشیش ازش گرفتم انداختم اون ور خواست چیزی بگه که بوسیدمش
۲۶.۵k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲