شماره معکوس p13

"چرا که نه !" jimin

دستش را مجدد بوسید و بعد فشرد

" زیبایی تو رو نمیشه تخمین زد !" jimin

امیلیا لبخند زیبایی بر لب می آورد و اجازه ی بوسیده شدن گردنش را به پارک می‌دهد

بعد از صرف شام،امیلیا با حال مستی در آغوش پارک لش کرد و گردنش را غرق بوسه کرد

" بازم باید با من بیای بیرون!" Emilia

جیمین لبخندش تبدیل به خنده شد و او را داخل ماشین نشاند

" بهت گفتم انقدر نخور گوش نکردی" jimin

امیلیا بغض کرده گفت :

" بار اولم بود " Emilia

"چی ؟ واقعا؟" jimin

سرش را بالا پایین کرد

جیمین در حالی که او را براید استایل به اتاقش می‌برد لبخند زیبایی زد

" راشل من!" jimin

با کشیدن پتو روی بدنش از خانه خارج می‌شود

امیلیا تلو تلو خوران در را باز می کند

" آهای جیمین شی کجا رفتی؟" Emilia

به کنار هل داده می‌شود،چشمانش واضع نمی‌بیند اما دستان گرمی را دور پهلو هایش احساس می‌کند

" جیمین؟" Emilia

صدایی دریافت نمی‌کند، دستانش را روی سینه های مرد مقابلش می کشد و با خماری می گوید :

" فکر کردم رفتی !" Emilia

با بوسیدن لب هاش،پلک های نیمه بازش بسته می شود و با حلقه کردن دست هایش دور گردن آن مرد بوسه را شدت می بخشد

" من جایی نمیرم!" jk

از لبش جدا شد و با در آوردن بافت مجدد به سمت لب هاش حمله ور شد
از حرص گاز محکمی به لب هایش زد که از درد صورتش جمع شد،اما جئون همانند ببر وحشی عمل می‌کرد
دیدگاه ها (۲۴)

شماره معکوس p14

شماره معکوس p15

شماره معکوس p12

شماره معکوس p11

﴿ برده ﴾۵۶ part دختره چشم بست و اجازه داد اشک هاش گونه هاش...

﴿ برده ﴾ ۵۵ part گوشیو قطع کرد و در جیبش گذاشت هویون داشت سم...

( گناهکار ) ۱۰۴ part ات به شدت زیر گرمای بدن جیمین اذیت میشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط