گناهکار part
( گناهکار ) ۱۰۴ part
ات به شدت زیر گرمای بدن جیمین اذیت میشد به زور ازش فاصله گرفت و با نفس زدن گفت : من هنوز ..ازت.. دلخورم پارک جیمین سعی نکن همه چیو اینطوری درست کنی
جیمین پوزخندی زد و با صدای مردانه اش گفت : اتفاقاً چون تو این زمینه برات کم گذاشتم داری اینطوری رفتار میکنی پارک ات
به محض باز شدن لب های ات برای گفته هایش لب های جیمین دوباره روی لب های اون قرار گرفت که مصادف شد با تقلا و دست و پا زدن های ات برای فرار از موقعیت ناهنجاری که هیچ گونه رضایتی در آن وجود نداشت
با ولع لب های همسرش را مک میزد و به بازی میگرفت
جیمین با خودش فکر میکرد تنها یک رابطهی یکطرفه بهبود بخش و نجات دهنده زندگی متاهلی میشه
ات متقابلاً با تمام توانش جیمین رو به عقب هول میداد اما دست های ظریف اش از انجام این کار عاجز بود
جیمین برای گرفتن نفس از لب های همسرش جدا شد و به سمته گردنش رفت جایی که لذت بخش ترین مکان برای جیمین بود
ات قلبش تند زد و پلک هایش را بهم فشرد شاید واسه آن مرد لذت بخش بود اما قلب ات مانند طبل کوبیده میشد
بوسه های خیس و داغ روی نقطه به نقطه گردنه همسرش به جا میگذاشت
در واقع جیمین با این کار در ذهنش اثبات مالکیت نسبت به ات داشت
به آرومی دست برد سمته بند های باریک روی شونه همسرش اول از شونه چپ بعد از شونه راست برای زجر دادنش آروم آروم پیرهن سفید کوتاه را از تنش پایین میکشید
در گوشش زمزمه کرد : امشب فقط ماله منو تو خانمم
ات عصبی زمزمه کرد : فقط ماله تو نه من
جیمین بوسه های ریزی پشته گوشش میگذاشت و زمزمه میکرد : اشکالی نداره خانمم تو باز یه شبه دیگه رو انتخاب کن به هر حال که انجامش میدی
پوزخندی زد و لاله گوش همسرش را بوسید اما هم چنان صدای عصبی همسرش را شنید که گفت : حداقل چراغو خاموش کن
جیمین : واسه من که مشکلی نداره
ات عصبی فریاد زد : جیمین ...
جیمین مجبورناً دست دراز کرد و چراغ رو خاموش کرد حال کل اتاق در تاریکی فروع رفت طور های تخت پایین بودن تنها صدای لمس ها و بوسه های آن دو زوج بود که سکوت اتاق را شکسته بود
ات به شدت زیر گرمای بدن جیمین اذیت میشد به زور ازش فاصله گرفت و با نفس زدن گفت : من هنوز ..ازت.. دلخورم پارک جیمین سعی نکن همه چیو اینطوری درست کنی
جیمین پوزخندی زد و با صدای مردانه اش گفت : اتفاقاً چون تو این زمینه برات کم گذاشتم داری اینطوری رفتار میکنی پارک ات
به محض باز شدن لب های ات برای گفته هایش لب های جیمین دوباره روی لب های اون قرار گرفت که مصادف شد با تقلا و دست و پا زدن های ات برای فرار از موقعیت ناهنجاری که هیچ گونه رضایتی در آن وجود نداشت
با ولع لب های همسرش را مک میزد و به بازی میگرفت
جیمین با خودش فکر میکرد تنها یک رابطهی یکطرفه بهبود بخش و نجات دهنده زندگی متاهلی میشه
ات متقابلاً با تمام توانش جیمین رو به عقب هول میداد اما دست های ظریف اش از انجام این کار عاجز بود
جیمین برای گرفتن نفس از لب های همسرش جدا شد و به سمته گردنش رفت جایی که لذت بخش ترین مکان برای جیمین بود
ات قلبش تند زد و پلک هایش را بهم فشرد شاید واسه آن مرد لذت بخش بود اما قلب ات مانند طبل کوبیده میشد
بوسه های خیس و داغ روی نقطه به نقطه گردنه همسرش به جا میگذاشت
در واقع جیمین با این کار در ذهنش اثبات مالکیت نسبت به ات داشت
به آرومی دست برد سمته بند های باریک روی شونه همسرش اول از شونه چپ بعد از شونه راست برای زجر دادنش آروم آروم پیرهن سفید کوتاه را از تنش پایین میکشید
در گوشش زمزمه کرد : امشب فقط ماله منو تو خانمم
ات عصبی زمزمه کرد : فقط ماله تو نه من
جیمین بوسه های ریزی پشته گوشش میگذاشت و زمزمه میکرد : اشکالی نداره خانمم تو باز یه شبه دیگه رو انتخاب کن به هر حال که انجامش میدی
پوزخندی زد و لاله گوش همسرش را بوسید اما هم چنان صدای عصبی همسرش را شنید که گفت : حداقل چراغو خاموش کن
جیمین : واسه من که مشکلی نداره
ات عصبی فریاد زد : جیمین ...
جیمین مجبورناً دست دراز کرد و چراغ رو خاموش کرد حال کل اتاق در تاریکی فروع رفت طور های تخت پایین بودن تنها صدای لمس ها و بوسه های آن دو زوج بود که سکوت اتاق را شکسته بود
- ۵.۱k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط