fake kook
fake kook
part*⁵
صبح
بلند شدم دیدم وقت دارم گفتم یکم به خودم برسم جلوی اینه نشستم و یکم میکاپ کردم خیلی ساده ولی کیوت بود موهای من خیلی صاف بود یکم موهامو فر کردم و مدل دادم و نگاه به خودم کردم وایی ا.ت تو چقدر خوشگلی 😂نگاه به گوشیم کردم دیدم یکم دیگه بیشتر وقت ندارم یه لباس خوشگل از کمدم پیدا کردم و پوشیدم و رفتم به کافه
ا.ت: سلام
👨🏻🍳: دختر اومدی سرقرار یا اومدی کار کنی
ا.ت: لباسم بده
👨🏻🍳: منظورم اینه باید لباس کارتو بپوشی
ا.ت: اره میدونم
👨🏻🍳: سریع اماده کن الان اقای جئون میاد
ا.ت: باشه
رفتم لباس کارمو پوشیدم فک کنم اومده بود دیگه اره اومده
رفتم بهشون سلام کردم
کوک: به به خانم کوچولو
به زور خودمو نگه داشته بودم چیزی نگم
ا.ت: چی میل دارید
کوک: قهوه
ا.ت: چشم
رفتم قهوه هارو اماده کردم یادم افتاد که قهوه تلخ نمیخوره قهوه شیرین جدا براش درست کردم و بردم براشون و سریع رفتم
👨🏻🍳: ظرفای دیروز مونده بشورشون
ا.ت: چشم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*⁵
صبح
بلند شدم دیدم وقت دارم گفتم یکم به خودم برسم جلوی اینه نشستم و یکم میکاپ کردم خیلی ساده ولی کیوت بود موهای من خیلی صاف بود یکم موهامو فر کردم و مدل دادم و نگاه به خودم کردم وایی ا.ت تو چقدر خوشگلی 😂نگاه به گوشیم کردم دیدم یکم دیگه بیشتر وقت ندارم یه لباس خوشگل از کمدم پیدا کردم و پوشیدم و رفتم به کافه
ا.ت: سلام
👨🏻🍳: دختر اومدی سرقرار یا اومدی کار کنی
ا.ت: لباسم بده
👨🏻🍳: منظورم اینه باید لباس کارتو بپوشی
ا.ت: اره میدونم
👨🏻🍳: سریع اماده کن الان اقای جئون میاد
ا.ت: باشه
رفتم لباس کارمو پوشیدم فک کنم اومده بود دیگه اره اومده
رفتم بهشون سلام کردم
کوک: به به خانم کوچولو
به زور خودمو نگه داشته بودم چیزی نگم
ا.ت: چی میل دارید
کوک: قهوه
ا.ت: چشم
رفتم قهوه هارو اماده کردم یادم افتاد که قهوه تلخ نمیخوره قهوه شیرین جدا براش درست کردم و بردم براشون و سریع رفتم
👨🏻🍳: ظرفای دیروز مونده بشورشون
ا.ت: چشم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۱.۹k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.