fake kook
fake kook
part*³
باز داشتم کف رو تمیز میکردم که اومد و نوشیدنیش رو ریخت روی زمین
/:سریع تمیزش کن
اینو گفت رفت منم اونجا رو کامل تمیز کردم و رفتم خونه
ا.ت: مامان من اومدم
م: خوش اومدی بیا شام امادست
ا.ت: تا لباسمو عوض کنم الان میام
م: باشه
لباسمو عوض کردم رفتم نشستم شام خوردم
پ: کار چطور بود
ا.ت: خیلی بد
م: یعنی چی
ا.ت: یه پسرست رئیس شرکت اومده با کافه که من توش کار میکنم قرارداد بسته که جلسه هاشو اونجا برگزار کنه
م: خب چه ربطی به تو داره
ا.ت: خب همین پسره اقای جئون میگم سعی داره منو جلوی همه ی کارمنداش کوچیک کنه و مسخرم کنه
م: تو کاری به کارش نداشته باش کار خودتو انجام بده
ا.ت: مامان خیلی اذیتم میکنه نمیدونم چیکار به من داره
پ: تو براش کار انجام نده
ا.ت: ولی منو گذاشتن که براش قهوه درست کنم ببرم
م: ا.ت گفتم که تو الان هنوز سنت نرسیده بخوای کار کنی میبینی اینم نتیجه ش
ا.ت: مامان من کارمو خیلی دوست دارم
م: خب دیگه هرچی خودت میدونی
#کوک
#فیک
#سناریو
part*³
باز داشتم کف رو تمیز میکردم که اومد و نوشیدنیش رو ریخت روی زمین
/:سریع تمیزش کن
اینو گفت رفت منم اونجا رو کامل تمیز کردم و رفتم خونه
ا.ت: مامان من اومدم
م: خوش اومدی بیا شام امادست
ا.ت: تا لباسمو عوض کنم الان میام
م: باشه
لباسمو عوض کردم رفتم نشستم شام خوردم
پ: کار چطور بود
ا.ت: خیلی بد
م: یعنی چی
ا.ت: یه پسرست رئیس شرکت اومده با کافه که من توش کار میکنم قرارداد بسته که جلسه هاشو اونجا برگزار کنه
م: خب چه ربطی به تو داره
ا.ت: خب همین پسره اقای جئون میگم سعی داره منو جلوی همه ی کارمنداش کوچیک کنه و مسخرم کنه
م: تو کاری به کارش نداشته باش کار خودتو انجام بده
ا.ت: مامان خیلی اذیتم میکنه نمیدونم چیکار به من داره
پ: تو براش کار انجام نده
ا.ت: ولی منو گذاشتن که براش قهوه درست کنم ببرم
م: ا.ت گفتم که تو الان هنوز سنت نرسیده بخوای کار کنی میبینی اینم نتیجه ش
ا.ت: مامان من کارمو خیلی دوست دارم
م: خب دیگه هرچی خودت میدونی
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۲.۷k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.