part

part¹³

teahkook

ویو کوک
داشتم نفس نفس میزدم زخمم درد میکرد به زور لباسام رو پوشیدم آمدم بیرون روی تخت ولو شدم زخمم خیلی درد میکرد

کوک:خدمتکار((داد))

خدمتکار:بله

کوک:زنگ بزن دکتر بدو اخخخخ

خدمتکار:چشم

چند مین بعد

دکتر:آقای جئون به زخمتون فشار وارد شده بخیه ها باز شده باید به بیمارستان بر...

کوک:نمیخوام برم به بیمارستان کار دیگه ای نمیشه کرد

دکتر:پرستار بگیرید

کوک:خیلی ممنون

دکتر:خدانگهدار

کوک:جک

جک:بله قربان

کوک:...دنبال...اههه

جک:حالتون خوبه .

کوک:دنبال یه پرستار بگرد

جک:چشم

جک:قربان

کوک:هان

جک:یه پرستار براتون پیدا کردم از فردا شروع به کار میکنه

کوک:خوبه


فردا صبح ......


ادامه دارد‌‌.‌......

حمایت🥹
دیدگاه ها (۱۱)

از کدوم فیک پارت جدید بزارم ؟؟؟

part¹⁴teahkookویو فردا صبح ویو کوکاز خواب پریدم عرق کرده بود...

part¹²teahkook2هفته بعد ویو راوی توی این دوهفته کوک به چه به...

part¹¹ویو کوک جون چه بدنی داره اوففف تهیونگ:تموم شد دستت رو ...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط