تو مرا آزردی
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
می روم از قلبت
می شوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من می خندی !
و به خود می گویی :
باز می آید و می سوزد از این عشق ولی
برنمی گردم، نه !
می روم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
می روم از قلبت
می شوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من می خندی !
و به خود می گویی :
باز می آید و می سوزد از این عشق ولی
برنمی گردم، نه !
می روم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد
۴.۶k
۲۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.