چراااااااااااااااااااااا
چراااااااااااااااااااااا
چرا انقد دیر
چرا نشد که بتونم........
هنوز سفر آخریکه باهم رفتیم ختم یکی از دوستای قدیمت شهرستان یادمه
لحظه به لحظه یادمه
یادمه چقد با داداشام دعوا کردم که اونا ببرنت
آخه فرداش عید غدیر بود و روز ازدواج م..........
اما گناه تو چی بود تو که خبر نداشتی از حالم
یادته تو جاده برام چایی میریختی میگفتی خسته ای پسرم بخور خستگیت دربره
الان کجایی ببینی محمدت خستس
داغونه
خوب هیچوقت نمیگفتم بهت دردامو
هیچوقت نتونستم باهات راحت باشم
بابا محمدت کمرش شکست
نمیدونست یه کوه پشتشه که محمد شده محمد
حالا شدم هیچی هیچی هیچی هیچی
حتی نتونستم برات گریه کنم
لعنت به این دل من
لعنت به همه اون فاصله ها
لعنت به غرور احمقانه من
چه فایده همه اون شب تا صبح نخابیدنا
چه فایده وقتی میخاستی یه تکون کوچولو تو جات بخوری من می پریدم جلو که کمکت کنم
هیچوقت نمیبخشم خودمو که چرا نتونستم اونی باشم که تو میخاهی
کجایی که ببینی داییهام خاله هام
بچه های عموم همه وقت خداحافظی همه رو سپردن به محمدت
دیگه خبر ندارن این محمد طاقت نداره
شونه هاش زیر بار این مسئولیت خم میشه میشکنه
نمیدونن که اون زمان یکی مثل تو بوده که محمد میتونسته کاری بکنه
نمیتونم پدر
تنهام نزار
من خیلی ضعیفم پدر
چرا انقد دیر
چرا نشد که بتونم........
هنوز سفر آخریکه باهم رفتیم ختم یکی از دوستای قدیمت شهرستان یادمه
لحظه به لحظه یادمه
یادمه چقد با داداشام دعوا کردم که اونا ببرنت
آخه فرداش عید غدیر بود و روز ازدواج م..........
اما گناه تو چی بود تو که خبر نداشتی از حالم
یادته تو جاده برام چایی میریختی میگفتی خسته ای پسرم بخور خستگیت دربره
الان کجایی ببینی محمدت خستس
داغونه
خوب هیچوقت نمیگفتم بهت دردامو
هیچوقت نتونستم باهات راحت باشم
بابا محمدت کمرش شکست
نمیدونست یه کوه پشتشه که محمد شده محمد
حالا شدم هیچی هیچی هیچی هیچی
حتی نتونستم برات گریه کنم
لعنت به این دل من
لعنت به همه اون فاصله ها
لعنت به غرور احمقانه من
چه فایده همه اون شب تا صبح نخابیدنا
چه فایده وقتی میخاستی یه تکون کوچولو تو جات بخوری من می پریدم جلو که کمکت کنم
هیچوقت نمیبخشم خودمو که چرا نتونستم اونی باشم که تو میخاهی
کجایی که ببینی داییهام خاله هام
بچه های عموم همه وقت خداحافظی همه رو سپردن به محمدت
دیگه خبر ندارن این محمد طاقت نداره
شونه هاش زیر بار این مسئولیت خم میشه میشکنه
نمیدونن که اون زمان یکی مثل تو بوده که محمد میتونسته کاری بکنه
نمیتونم پدر
تنهام نزار
من خیلی ضعیفم پدر
- ۴۸۹
- ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط