چهل روز است ناباورانه منتظر آمدنت هستم و هر بار که از شوک
چهل روز است ناباورانه منتظر آمدنت هستم و هر بار که از شوک رفتنت به خود می آیم اشک مجالم نمی دهد. تو همچنان از کران آسمان، نگران، چشم به ما دوخته ای و من عاجزانه با صلوات و فاتحه ای شادی روحت را از خدای متعال می طلبم.
پدر جان، چه سبکبال و ناباورانه پرگشودی؟ چه دیدی که طاق دیدنش را نداشتی؟ تو آسمانی بودی و دنیا برایت تنگ بود. اما ما چه کنیم که چهل روز است برای دیدن تو میهمان خانه ات هستیم و مادر با درد مضاعف لالایی برایمان سر می دهد تا داغ نبودنت را تسکین دهد.
بابای گلم دوستت دارم.
دوستت دارم .
پدر جان، چه سبکبال و ناباورانه پرگشودی؟ چه دیدی که طاق دیدنش را نداشتی؟ تو آسمانی بودی و دنیا برایت تنگ بود. اما ما چه کنیم که چهل روز است برای دیدن تو میهمان خانه ات هستیم و مادر با درد مضاعف لالایی برایمان سر می دهد تا داغ نبودنت را تسکین دهد.
بابای گلم دوستت دارم.
دوستت دارم .
- ۳۵۷
- ۰۳ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط