خوناشامکوچولو

#خوناشام_کوچولو
پارت 34
ویو ا. ت
مشغول صحبت کردن بودیم که یهو صدای فریاد کوک اومد
_ا. ت ا. ت ا. ت کجای ا. ت
سریع رفتیم بالا که دیدم با حالت پریشون از اتاق اومد بیرون
+چیشده کوک خوبی چته اروم باش
_تو کجا بودی ها میدونی چقد منو ترسوندی
بغلش کردم و گفتم
+هی نترس من خوبیم ببین خوب خوب شدم الان اصلا درد ندارم خب اروم باش
_باشه خوبه خوبه که دیگه درد نداری کجا بودی
+تو حال بودم داشتیم با لیا حرف میزدیم
=بله داشتیم حرف میزدیم که با فریاد شما جفتمون کپ کردیم
+ههه راستی اعضا کجان
=بخاطر اینکه مامان اینا قراره بیان باید میرفتیم چند تا وسیله میگرفتیم ولی تو خواب بودی منم نگران بودم نمیشد تو رو ول کنم واسه همین اونا جای ما رفتن
*ما برگشتیم
*~٪•"، سلامممم
~ا. ت خوبی
"بهتری
+اره خوبم
•مطمئنی
+ارع نگران نباشید ببخشید همتون رو نگران کردم
، بیاید چک کنید اینارو درست گرفتیم
+=ببینم... اره درسته مرسی
٪به خدا میگفتن ن دیوانه میشدم کل بازارو چهار بار گشتیم
•" =+~٪*، 🤣🤣🤣
٪جدی میگم هی از این ور به اون ور
~میگم حالا که قراره خانوادتون بیاد قراره چیکار کنیم
+تصمیم گرفتیم بهشون بگیم شاید اول گیر بعدا ولی قبول میکنن
*مطمئن
=ارع
دو روز بعد (روزی گه قراره خانواده هاشون بیان)
بیدار شدیم تمام کار ها و کردیم اعضا هم رفتن کمپانی که خانواده هامون رسیدن
+مامان
م. ا ا. ت دخترم
=مامان
م. ل لیا دخترم
=+خاله جون
م. ا/ م. ل عزیزم
=+خوش اومدید
م. ا وای اینجا چقد بزرگه
م. ل اره خیلی چقد اتاق داره
+من بگم یا تو
=تو
+اوکی مامان خاله ما میخوایم یه چیزی بگیم م. ل چیشده عزیزم بگو خاله جان
م. ا یا خدا بگو
+میگم شما اعضا ی بی تی اس رو میشناسید دیگه چیزه ما نزدیک به یه هفتس با اونا همخونه ایم
م. ا /م. ل چیییییییییییییییییییی
=مامان خاله اروم باشید میدونید که چقدر معروفن چقد هم ادم های خوبین نگران نباشید ما هم که بچه نیستیم
م. ا ا. ت اینو الان بهم میگی
م. ل لیا چرا زود تر نگفتی
=+اخه فرصت نشد
=حالا شما صبر کنید بیان ببینیدشون چقد ادم های خوبی هستن
+اره لطفاااااااا
م. ا/م. ل باشه اما (نزدیک به دو ساعت سوال کردن در مورد اعضاو دیدن اتاقشون )
+مامان و خاله راضی شدید
=وای لطفااااا
م. ا تا الان طبق حرفاتون ادم های خوبی ان ولی باز باید خودم ببینم تا قبول کنم
م. ل حرف منم همینه
=+یس
+راستی مامان بابا و عمو کجان
م. ا یه کار فوری پیش اومد و اونا نیومدن
مشغول صحبت شدیم که یهو...
#اد_جئون
شرط 6لایک❤ 6کامنت🗨
دیدگاه ها (۲۳)

#خوناشام_کوچولوپارت35مشغول صحبت کرن بودیم که یهو کوک و اعضا ...

#خوناشام_کوچولو پارت 36زیر گوشش گفتم _چیه خوناشام کوچولوم ال...

#خوناشام_کوچولوپارت33وقتی بیدار شدم دیدم جونگ کوک و لیا جفتش...

#خوناشام_کوچولو پارت32ویو ا. تگوشیو جواب دادم اون اون مامانم...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط