منطقه ممنوعه عشق
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:34
خلاصه سرمو تو بالشت فرو بردمـ
و به خواب عمیقی فرو رفتمـ
..صبح..
چشامو باز کردم از جا پریدم و شیرجه زدم تو حمومـ
بعد یه حموم نیم ساعتی بیرون اومدم و با حوله ب//د//نم رو خشک کردم.
با سشوار موهامو خشک کردم و در کمد رو باز کردم لباس مجلسی که جیمین برای تولدم گرفته بود رو پوشیدم و روی میزز نشستم و خودمو ارایش کردم(حالا چطور ارایش میکنن نمیدونم بگزریم)
بلند شدمو از اتاق خارج شدم کسی خونه نبود هع خب معلومه رفتن ارایشگاهـ
گوشیمو برداشتم و از خاموشی در اوردمـ
با دیدن ۱۵تماس بی پاسخ از جونگکوک چشام ده تا شد.
این الاغ کارش چیه انقد زنگ زده.
بهش زنگ زدم.
قبل اینکه چیزی بگم صدای دادش گوش هفت جدمو کر کرد.
+از دیشب تا حالا کدوم گورستونی بودیییی؟
_داشتم شیرینی سر خاکت میدادم.
+مثل ادم حرف بزن کجا بودی هااا؟
_هی چاغال یبار دیگه سرم داد بزنی واقا ننه بابات سرخاکت شیرینی میدنااا.به تو چه کجا بودم.
+درو باز کن
_ها
+درو باز کن تا نشکستم.
_باشه حالا بروسلی نشو اومدم.
درو باز کردم که به دیوار کوبید و من پخش زمین شدم.
ات:اخ.اخ کمرم ای من ر...ـیـ...ـد...م دهنت.
چشمم بهش افتاد همینجوری غرق نگام میکرد.
ات:چیه سلنا گومز دیدی؟
با حرفم بقی زد زیر خنده.
جونگکوک:ترجیح میدم عاشق سوفیا لورن شم.
چشم غره ای بهش رفتم و خاستم بلند شم که باز کمرم درد گرفت.
ات:خدا بزنه به کمرت مردک زدی کمرمو شکستی.
خندیدو سمتم اومد و براید بغ//لم کرد که متعجب نگاش کردم.
ات:بزارم زمیییییین کمککککک این مرد قصد کودک ازاری دارهههه
حذف شده
پارت:34
خلاصه سرمو تو بالشت فرو بردمـ
و به خواب عمیقی فرو رفتمـ
..صبح..
چشامو باز کردم از جا پریدم و شیرجه زدم تو حمومـ
بعد یه حموم نیم ساعتی بیرون اومدم و با حوله ب//د//نم رو خشک کردم.
با سشوار موهامو خشک کردم و در کمد رو باز کردم لباس مجلسی که جیمین برای تولدم گرفته بود رو پوشیدم و روی میزز نشستم و خودمو ارایش کردم(حالا چطور ارایش میکنن نمیدونم بگزریم)
بلند شدمو از اتاق خارج شدم کسی خونه نبود هع خب معلومه رفتن ارایشگاهـ
گوشیمو برداشتم و از خاموشی در اوردمـ
با دیدن ۱۵تماس بی پاسخ از جونگکوک چشام ده تا شد.
این الاغ کارش چیه انقد زنگ زده.
بهش زنگ زدم.
قبل اینکه چیزی بگم صدای دادش گوش هفت جدمو کر کرد.
+از دیشب تا حالا کدوم گورستونی بودیییی؟
_داشتم شیرینی سر خاکت میدادم.
+مثل ادم حرف بزن کجا بودی هااا؟
_هی چاغال یبار دیگه سرم داد بزنی واقا ننه بابات سرخاکت شیرینی میدنااا.به تو چه کجا بودم.
+درو باز کن
_ها
+درو باز کن تا نشکستم.
_باشه حالا بروسلی نشو اومدم.
درو باز کردم که به دیوار کوبید و من پخش زمین شدم.
ات:اخ.اخ کمرم ای من ر...ـیـ...ـد...م دهنت.
چشمم بهش افتاد همینجوری غرق نگام میکرد.
ات:چیه سلنا گومز دیدی؟
با حرفم بقی زد زیر خنده.
جونگکوک:ترجیح میدم عاشق سوفیا لورن شم.
چشم غره ای بهش رفتم و خاستم بلند شم که باز کمرم درد گرفت.
ات:خدا بزنه به کمرت مردک زدی کمرمو شکستی.
خندیدو سمتم اومد و براید بغ//لم کرد که متعجب نگاش کردم.
ات:بزارم زمیییییین کمککککک این مرد قصد کودک ازاری دارهههه
حذف شده
۸.۱k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.