عاشقانه هایی ی روز برفی
عاشقانه هایی ی روز برفی
P: 2
در را ک باز کردم دیدم جیهوپ و جنی تنها توی خونه بودن ک هما درحال بو*سیدن بودن😐(جنی دوست دختره جیوپه)
جیهوپ: ا/ت ط اینجا چیکار میکنی(ترسیده و تعجب کرد)
جنی: عه سلام ا/ت خوبی
ا/ت: ببخشید مزاحممتون شدم خوبم جنی مرسی راستی مامان و بابا کجان
جیهوپ: رفتن شرکت
ا/ت: باشع من رفتم بالا شما به کارتون برسید😂
ویو ا/ت
رفتم طبقه بالا و روی تختم ولو شدم و رفتم سره گوشیم یونا بهم پیام داده بزار ببینم چی گفته
یونا: سلام ا/ت امروز میای بریم بار؟
ا/ت: باشه بریم ساعت چند؟
یونا 8:30 بیا
ا/ت: اک
*پایان پیام*
رفتم حموم 20مین بعد درامدم رفتم سره میزه ارایشم و موهامو خشک کردم و با شونه بهشون حالت دادم ی ارایش ملیح کردم و رفتم سمته کمدم ی کراپ مشکی و ی دامن کوتاه مشکی ک با کراپم سته(عکسشا گذاشتم اسلاید 3)(اسلاید دو ا/ت اسلاید چهار یونا) پوشیدم و کفش های خوشگلما (اسلاید پنجم) پوشیدم و کیفما برداشتم و گوشیما و..... گذاشتم داخلش و عطر تلخما زدم و رفتم پایین
ا/ت: خدافظ کبوتر های عاشق😂
جنی و جیهوپ: ا/تتتتتتتتتتتت😒😑
رفتم سوار ماشین شدم و سمته بار ک یونا گفت رفتم
ویو کوک
گوشیم زنگ خورد و تهیونگ بود
تهیونگ: جونگکوک کجایی کی میای میدونی چند ساعته ط بار منتظرت بودم(داد.عربده)
کوک: خیله خب حالا میام سره من داد نزن ایشششششش
تهیونگ: زود بیا تا قراردادا ببندیم
کوک: باشع حالا راه میوفتم*پایان مکالمه* از شرکت زدم بیرون رفتم سمته عمارتم و رفتم بالا ی دوش30 مینی گرفتم و در امدم موهامو خشک کردم و کت و شلوار خفنه دختر کشما پوشیدم(عکسشا گذاشتم اسلاید اخر) و کفشامم پوشیدم و عطر تلخما زدم و رفتم سمت ماشینم و راه افتادم سمته بار
ویو ا/ت
رسیدم به بار از ماشین پیاده شدم و همه بهم نگاه میکردن برام مهم نبود رفتم توی بار بوی الکل و سیگار داشت خفم میکرد بالاخره یونارا پیدا کردم و رفتم سمتش و هما بغل کردیم(نکته:ا/ت و یونا از بچگی باهم بودن و همیشه با هم بودن) و رفیتم نشستیم گارسون امد
گارسون: چی میل دارید؟
ا/ت: ی ویسکی 50درصد
یونا:ی ویسکی 100درصد
گارسون: الان براتون میارم و رفت
داشتم با یونا حرف میزدم ک یهو همه دخترا داد زدن ی پسر خوشگل و جذاب و هات دیدم ک تعجب کردم ولی به رویی خودم نیاوردم
ویو کوک
رسیدم بار و ماشینما پارک کردم و رفتم توی بار ک همه دخترا داد زدن و امدن سمتم و ی پوزخند زدم و رفتم نشستم پیش تهیونگ
P: 2
در را ک باز کردم دیدم جیهوپ و جنی تنها توی خونه بودن ک هما درحال بو*سیدن بودن😐(جنی دوست دختره جیوپه)
جیهوپ: ا/ت ط اینجا چیکار میکنی(ترسیده و تعجب کرد)
جنی: عه سلام ا/ت خوبی
ا/ت: ببخشید مزاحممتون شدم خوبم جنی مرسی راستی مامان و بابا کجان
جیهوپ: رفتن شرکت
ا/ت: باشع من رفتم بالا شما به کارتون برسید😂
ویو ا/ت
رفتم طبقه بالا و روی تختم ولو شدم و رفتم سره گوشیم یونا بهم پیام داده بزار ببینم چی گفته
یونا: سلام ا/ت امروز میای بریم بار؟
ا/ت: باشه بریم ساعت چند؟
یونا 8:30 بیا
ا/ت: اک
*پایان پیام*
رفتم حموم 20مین بعد درامدم رفتم سره میزه ارایشم و موهامو خشک کردم و با شونه بهشون حالت دادم ی ارایش ملیح کردم و رفتم سمته کمدم ی کراپ مشکی و ی دامن کوتاه مشکی ک با کراپم سته(عکسشا گذاشتم اسلاید 3)(اسلاید دو ا/ت اسلاید چهار یونا) پوشیدم و کفش های خوشگلما (اسلاید پنجم) پوشیدم و کیفما برداشتم و گوشیما و..... گذاشتم داخلش و عطر تلخما زدم و رفتم پایین
ا/ت: خدافظ کبوتر های عاشق😂
جنی و جیهوپ: ا/تتتتتتتتتتتت😒😑
رفتم سوار ماشین شدم و سمته بار ک یونا گفت رفتم
ویو کوک
گوشیم زنگ خورد و تهیونگ بود
تهیونگ: جونگکوک کجایی کی میای میدونی چند ساعته ط بار منتظرت بودم(داد.عربده)
کوک: خیله خب حالا میام سره من داد نزن ایشششششش
تهیونگ: زود بیا تا قراردادا ببندیم
کوک: باشع حالا راه میوفتم*پایان مکالمه* از شرکت زدم بیرون رفتم سمته عمارتم و رفتم بالا ی دوش30 مینی گرفتم و در امدم موهامو خشک کردم و کت و شلوار خفنه دختر کشما پوشیدم(عکسشا گذاشتم اسلاید اخر) و کفشامم پوشیدم و عطر تلخما زدم و رفتم سمت ماشینم و راه افتادم سمته بار
ویو ا/ت
رسیدم به بار از ماشین پیاده شدم و همه بهم نگاه میکردن برام مهم نبود رفتم توی بار بوی الکل و سیگار داشت خفم میکرد بالاخره یونارا پیدا کردم و رفتم سمتش و هما بغل کردیم(نکته:ا/ت و یونا از بچگی باهم بودن و همیشه با هم بودن) و رفیتم نشستیم گارسون امد
گارسون: چی میل دارید؟
ا/ت: ی ویسکی 50درصد
یونا:ی ویسکی 100درصد
گارسون: الان براتون میارم و رفت
داشتم با یونا حرف میزدم ک یهو همه دخترا داد زدن ی پسر خوشگل و جذاب و هات دیدم ک تعجب کردم ولی به رویی خودم نیاوردم
ویو کوک
رسیدم بار و ماشینما پارک کردم و رفتم توی بار ک همه دخترا داد زدن و امدن سمتم و ی پوزخند زدم و رفتم نشستم پیش تهیونگ
۷.۷k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.