a love that's started with hate
a love that's started with hate
ویو یونا
رفتم اونجا
با چهره یجی مواجه شدم
یجی: سلام خره
یونا: سلام گاوه
یحی:خوب حالا بیا بریم
توی هواپیما بودیم من پیش کوک بودم واییییییییییی یه دفه خوابم برد
ویو کوک
وای من پیش این ابله باید بشینم
هواپیما داشت حرکت کرد دیدم داره خوابش میره سرش اومد رو شونه هام خیلی کیوته مو های مزاحمش رو از صورتش دور کردم
بعد دوازده ساعت رسیدیم
بیدارش کردم
کوک: یونا یونا
یونا: بله ( خواب آلود)
کوک: بلند شو رسیدیم
یونا: عه
کوک:😐 حالا بیا
یونا: باشه
ویو یونا
رفتم چمدونم رو برداشتم و به پایین رفتم
استاد داشت حرف میزد
استاد: خب بچه ها هر گروهی باید یه کاری رو انجام بده جونگکوک و تهیونگ و یونا و یجی چوب جمع کنندو.......
کوک: خب تهیونگ و یجی شما برید اونور جنگل ما هم این ور
ویو یونا
با کوک رفتیم اون ور
داشتیم چوب جمع میکردیم یه یوال مغزم رو در گیر کرده میخوام ازش بپرسم
یونا: جونگ کوک؟
کوک: بله
یونا: میگم اون شب که گفتی پدرت کتکت میزنه خب برا چی
کوک: هعی کاش خودمم میدونستم برا چی فقط کتک میزنه میزنه پدر تو برا چی
یونا: چه میدونم میگه چرا دیر میای فلان و اینا
کوک: آها میگم رسیدیم خونه میتونی چن جا از درسا رو یاد بهم بدی چون نمیفهمم
یونا: اوک من مشکلی ندارم
ویو یونا
رفتم اونجا
با چهره یجی مواجه شدم
یجی: سلام خره
یونا: سلام گاوه
یحی:خوب حالا بیا بریم
توی هواپیما بودیم من پیش کوک بودم واییییییییییی یه دفه خوابم برد
ویو کوک
وای من پیش این ابله باید بشینم
هواپیما داشت حرکت کرد دیدم داره خوابش میره سرش اومد رو شونه هام خیلی کیوته مو های مزاحمش رو از صورتش دور کردم
بعد دوازده ساعت رسیدیم
بیدارش کردم
کوک: یونا یونا
یونا: بله ( خواب آلود)
کوک: بلند شو رسیدیم
یونا: عه
کوک:😐 حالا بیا
یونا: باشه
ویو یونا
رفتم چمدونم رو برداشتم و به پایین رفتم
استاد داشت حرف میزد
استاد: خب بچه ها هر گروهی باید یه کاری رو انجام بده جونگکوک و تهیونگ و یونا و یجی چوب جمع کنندو.......
کوک: خب تهیونگ و یجی شما برید اونور جنگل ما هم این ور
ویو یونا
با کوک رفتیم اون ور
داشتیم چوب جمع میکردیم یه یوال مغزم رو در گیر کرده میخوام ازش بپرسم
یونا: جونگ کوک؟
کوک: بله
یونا: میگم اون شب که گفتی پدرت کتکت میزنه خب برا چی
کوک: هعی کاش خودمم میدونستم برا چی فقط کتک میزنه میزنه پدر تو برا چی
یونا: چه میدونم میگه چرا دیر میای فلان و اینا
کوک: آها میگم رسیدیم خونه میتونی چن جا از درسا رو یاد بهم بدی چون نمیفهمم
یونا: اوک من مشکلی ندارم
۱۱.۸k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.