part

part26🦋






-بیا بشین
&وایی چقدر ویو اینگا خوشگله
-از تو که خوشگل تر نیست
&{لبخند}
-نارا جان میتونی از توی کمد بالکن یه پتو برای من بیاری؟
&اره حتما{میره سمت کمد و درشو باز میکنه و با چیزی که میبینه از خوشحالی جیغ بلندی میکشه}
-{لبخند معروفشو میزنه و بلند میشه میاد سمت نارا و بغلش میکنه} امیدوارم خوشت بیاد
&باورم نمیشه داداش این...این همون گربه ای که من عاشقش بودم تو بچگی
-میدونم خوشگلم واسه همینم برات گرفتم
&عاشقتم داداش{بغلش میکنه}
-{کمرشو میگیره و سرشو میبوسه} نمیخوای از قفس درش بیاری؟
&عا چرا {اروم در قفسشو باز میکنه و گربه رو میاره بیرون و میزارتش رو پاش}
-خیلی خوشگل شدی وقتی ذوق کردی
&خیلی ممنونم داداش
-کاری نکردم که عزیزم
&خیلی دوست دارم
-من بیشتر پریزاد✨






🦋لحظه ی گرگ میش لحظه ی بر خورد تاریکی و روشنایی،خیر و شر،بدی و خوبی، زندگی و مرگ است دقیقا مثل داستان زیبای ما که نارا و نامجون بعد از سالها جدایی به وصال رسیدن🦋






🧸داستان ما تموم شد و نارا و نامجون تا اخرش پیش هم زندگی کردن و نامجون حضانت نارا رو از پدر و مادرش گرفت🧸







پایانـ🫠
دیدگاه ها (۱۸)

#سناریو موضوع= وقتی نصفه شب میره پیششون بخوابی{برادر بزرگتر}...

#سناریو موضوع= وقتی با گریه شدید و بغض میری پیششون و میگی اج...

part25🦋&داداش-خوشگلم تو چرا بیدار شدی برو بخواب &شما خودتون ...

part24🦋-لباساتو میخوای عوض کنی؟&نه با اینا راحتم -باشه{میاد ...

part18🦋//خونه-نارا خیس آبی برو لباساتو عوض کن بیا پایین برات...

part13🦋-نارا&جانم-میشه بیای تو بغلم بخوابی؟&برای چی-همینطوری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط