وی ته

وی ته
بقل جیا دراز کشیدم و از پصت بغلش کردم
واقعا چرا دارم این کارو میکنمممم
دستمو بردم زیر دلشو ماساژ دادم
بد از حدود ۴۵ دقیقه جاشو عوص کردو برگشت‌سمت من
عین ی‌ ب جه گربه بود که تا مکان گرم و پوشیده پیدا میکنن خودشوتو توش جا میکنن
جیا کامل تو بغلم بود و حتی حس کردم که داره خودشو تو دلم جا میکنع؟
خودشو جا کنه؟
از‌کجا معلوم تا الان دلمو بش‌نباختم؟
امکان نداره برا منی که تا حالا با کسی نبود خب معلومه نمیشه گف دوس داشتن
همینطور که تو بقلم‌بود احساس خوبی داشتم جوری که انگار تمام خستگیم در رفتهب بود جوری که تو دلم بود بخواب رفتم...
وی جیا
وقتی از خووب بیدار شدم احساس نیکردم بدنم خشک شدهه
رو تخت نشستم دیشب دتشتم روهمین تخت با همین ادممه بغلم...
چرا همچین کاری میکنن قصد جونمو داره و از ی طرف....
دنبال ساعت گشتم که دیدم خورد بود
یادم رفته بود که زده کل اتاقشو ریخته بهمم دپولی ملافه که کثیف بود
عوض کرده؟
امدم از تخت برم بیرون که احساس کشیده شدن یکی از رگام از پایین تنم تا بالای شکمم کردم
چشام پر اشک شد بود ولی صدایی از خودم در نیووردم کلمو گزاشت رو متکاو و نو خودم پیچیدم
درد خیلی وحشت ناکی بودد
ته: چیشده ( خابالو
دیدگاه ها (۳)

وی جیا ب طرف صدابرگشتم ولی زود نگامو ازش گرفتم جوری بدنم ب د...

وی جیا جیا: چیکار؟ته: من کل بدنتو ب‌مدت ۱۰ ساعت دیدم چییزه د...

وی جیا درد داشت دیوونم میکرد انقدر گریه کرده بودم که صورتم خ...

دوستان گل من از وقتی از مدرسه امدم دارم تایپ میکنم ولی فردا ...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط