وی جیا
وی جیا
جیا: چیکار؟
ته: من کل بدنتو بمدت ۱۰ ساعت دیدم چییزه دیگه ایی داری که ندیدم
سرمو اوردم پایین
جیا: ولم کن حوصله ندارم( بغض
ته: باشه
وقتیوان پر شد
تهیونگ لباساشوودراورد
جیا: هعی هعی هعی بسه
بدون توجه بم تمام لباساش بجز لباس زیرو دراورد
از کمرم کشید جلو وان خودش پشتمنشست
هیچی تکونی نخوردم عین سیخ وطط وان بوودم که بشبرخورد نکنم
یدفعه از شونم کشیدو ب خوردش تکیم داد
بدن برهنشکل کمرمو لمسمیکرد
دستشو از پشتکمرم ب سمت دلم بردکه فک کردم.....
جیا : نکن
تهیونگ سرشو نزدیک گوشم کرو
ته: نتر کاریت ندارم
شروع کرد ب متستژ دادن زیر دلمم
اب داغ و دستای این مسره احمق واقعا باعث اروم شدنم شده بود
بد از ۲۵ دقیقه
شروعکرد ب شستن بدنم
وی ادمین
تهیونگ تمام حواسش ب شستن جیا بود
و جیا یی که تمام مدت ب کارای تهیونگ خیره بودد
بد از چند دقیقه
ته: خب فککنم شدی همونگربه خیابونی که الان تمیز شده
جیا: گربه؟
ته: ولش وویسا حولرو بت بدم
ی حوله اضافه ایی که تو اتاقش بودو بم داد
ته: تورو برو منم الان خودمو میشورمو بمیام
جیا: چیکار؟
ته: من کل بدنتو بمدت ۱۰ ساعت دیدم چییزه دیگه ایی داری که ندیدم
سرمو اوردم پایین
جیا: ولم کن حوصله ندارم( بغض
ته: باشه
وقتیوان پر شد
تهیونگ لباساشوودراورد
جیا: هعی هعی هعی بسه
بدون توجه بم تمام لباساش بجز لباس زیرو دراورد
از کمرم کشید جلو وان خودش پشتمنشست
هیچی تکونی نخوردم عین سیخ وطط وان بوودم که بشبرخورد نکنم
یدفعه از شونم کشیدو ب خوردش تکیم داد
بدن برهنشکل کمرمو لمسمیکرد
دستشو از پشتکمرم ب سمت دلم بردکه فک کردم.....
جیا : نکن
تهیونگ سرشو نزدیک گوشم کرو
ته: نتر کاریت ندارم
شروع کرد ب متستژ دادن زیر دلمم
اب داغ و دستای این مسره احمق واقعا باعث اروم شدنم شده بود
بد از ۲۵ دقیقه
شروعکرد ب شستن بدنم
وی ادمین
تهیونگ تمام حواسش ب شستن جیا بود
و جیا یی که تمام مدت ب کارای تهیونگ خیره بودد
بد از چند دقیقه
ته: خب فککنم شدی همونگربه خیابونی که الان تمیز شده
جیا: گربه؟
ته: ولش وویسا حولرو بت بدم
ی حوله اضافه ایی که تو اتاقش بودو بم داد
ته: تورو برو منم الان خودمو میشورمو بمیام
۱۰.۹k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.