وقتی که ترکم می کنی یک عمر در جا می زنم

وقتی که ترکم می کنی ، یک عمر در جا می زنم
روی تمام شیشه ها ، شبها مقّوا می زنم

وقتی کنارم نیستی ، بیزارم از خورشید وُ ماه
ترکیبی از خاکستری ، بر بوم ِ فردا می زنم

چشمان ِ بی آرایشم ، بعد از تو صادق نیستند
جای خودم ، آیینه را ، وقت تماشا  می زنم !

مایوس و ُ بی انگیزه در هر شعر دفنت می کنم
روبانِ مشکی گوشه ی سینی ِ خرما می زنم

گاهی تظاهر می کنم ، دارم خودم را می کُشم
قرص ِ مُسکِّن می خورم ... اصلا رگم را می زنم!

آنقدر شاعر می شوم تا مادرم عاصی شود
آتش به قلبِ خسته وُ حسّاسِ بابا می زنم

وقتی که ترکم می کنی، من ترکِ دنیا می کنم
یا در خودت غرقم بکن ، یا دل به دریا می زنم !

#صنم_نافع
دیدگاه ها (۲)

باز آمدم از چشمه خواب، کوزه تر در دستم.مرغانی می خواندند.نیل...

گر‌‌چه بـادوریِ او زندگیم نیست،ولـییاد اومی‌دمدم ‌جــان به ر...

در ﺷﻬﺮ ﻫﯽ ﻗﺪم زد و ﻋﺎﺑﺮ زﯾﺎد ﺷﺪﺗﺮس از رﻗﯿﺐ ﺑﻮد … ﮐﻪ آﺧﺮ زﯾﺎد...

در کوی محبت به وفایی نرسیدیمرفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط