دلم میگیرد

دلم میگیرد...
دلم برای دلم میگیرد ، برای غربت غریبانه اش ، پذیرش بی چون و چرایش و سهم نه چندان عادلانه اش میگیرد و دلم برای غمهای دلم میگیرد ... میخواهم دلداریش دهم آرام نمیگیرد ، میخواهم ندیده اش بگیرم تحمل نمی آورد، گاه توبیخش میکنم از تمام گردشهای احساس محکومش میکنم و در قفس احساس محکوم به ماندن،..اما باز دلم برای دلم میگیرد...

#خاصترین
دیدگاه ها (۷)

باشد قبول، گريه‌ی من بی‌صداتر استهر کس سکوت کرده دلش مبتلاتر...

دل به یغما برده ای بر شیوه ی تاتارهاکی مرمت می شود با جهد ای...

کاش یوسف اندکی کمتر خودآزاری کندتا زلیخا از گناهش پرده بردار...

ز سرگذشت چمن، دل به درد می آیدببند پنجره را باد سرد می آید!د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط