شوری به پا گشته بود عالم را که حالا نیست

...
شوری به پا گشته بود عالم را که حالا نیست
این‌نوحه وشیون تسلی‌بخش آل طاها نیست

ای‌ عشق بنگر لحظه‌ وصل ظهر عاشورا است
هیچ وصلتی زیبا تر از قرب الی الله نیست

عرش‌خدا این ‌روزها سخت درتب وتاب است
در عرش حق هم این چنین ایام غوغا نیست

درعالم قدس هم‌همه بر پاست غوغایی است
درلوح محفوظ خونی به والایی سرها نیست

یاران یکا‌یک رفته‌اند ودل بی ‌تاب آنان است
دردی چنین غمبار تر از غم ‌های طاها نیست

سردار عشقی یاحسین‌ع‌ باقی همه لغو است
هفتادودوسر برنیزه‌‌ها این‌عشق غوغا نیست؟
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://t.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۹)

...شب‌ پاییزی ودرد دل ویادی که از چشمان تو ماندههمه‌یکسو، دل...

تاب دل رفته و عاشورا خدا در راه استاشک مهلت ندهد ، جان به ...

...دل بهانه می‌کند تو را که بی گمان نیستیگناه نوشته بر کتا...

...نگاه تو به آئینه افتاد ، شکست آئینه صبا که وزید ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط