شب پاییزی ودرد دل ویادی که از چشمان تو مانده

...
شب‌ پاییزی ودرد دل ویادی که از چشمان تو مانده
همه‌یکسو، دل‌تنگی که‌آشفته درون عکس تو مانده

غزل خاموش ، سه تارم سوخته در بین این افکار
میان‌‌این‌ غبارغم فقط ‌یک‌لحظه‌ازاحساس تو مانده

نمی‌دانی چه در پنهانی باغ دلم از خاطراتت هست
ولی‌پیداست ‌می‌بینی؟‌ دلم دربند ‌ابروهای تو‌ مانده

فقط یک حاشیه از عشق ‌ تو باقی است می‌دانم
همین‌ خطی‌که ‌بین‌شعرهای‌ من به‌یاد زلف تو مانده

نمی ‌بینی که می ‌سوزد دلم در هجرت ای معشوق
هنوزهم‌ جای‌دستانم‌ دراین‌قاب‌و‌میان‌‌موی تو مانده

بخوان‌بغض‌گلویم‌راکه‌در دوری‌خود‌برجای بگذاشتی
شب‌ پاییزی ودرد دل ویادی که از چشمان تو مانده
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://t.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۴)

تاب دل رفته و عاشورا خدا در راه استاشک مهلت ندهد ، جان به ...

...شب شام غریبان‌ و دلی تنگ و غمی سنگینکجای قصه‌ام سخت اس...

...شوری به پا گشته بود عالم را که حالا نیستاین‌نوحه وشیون تس...

...دل بهانه می‌کند تو را که بی گمان نیستیگناه نوشته بر کتا...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت نهم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط