عشق دوران بچگی
عشق دوران بچگی
پارت ۶
اون جولیا «تو داستان اون خواهر دامیانه»
جولیا: سلام دامیان
دامیان: سلام
جولیا: چرا آنقدر پکری
دامیان:اااااااااا میگم ممکنه دخترا به دروغ بگن فلانی دوست پسرمه
جولیا: چرا یه دفعه اینو می پرسی ؟ خوب اگه بخواهم روراست باشم آره واسمون یکمی آسونه
دامیان هم خوشحال می شه هم اعصبانی
دامیان:خوب ممنون من یه لحظه باید برم بیرون
سری کوتشو بر می داره و میره بیرون
جولیا: این چشه ؟ هییی از دست این
بارون دونه دونه و کم کم میباره
دامیان داره تو خیابون قدم میزنه
که _________
پارت ۶
اون جولیا «تو داستان اون خواهر دامیانه»
جولیا: سلام دامیان
دامیان: سلام
جولیا: چرا آنقدر پکری
دامیان:اااااااااا میگم ممکنه دخترا به دروغ بگن فلانی دوست پسرمه
جولیا: چرا یه دفعه اینو می پرسی ؟ خوب اگه بخواهم روراست باشم آره واسمون یکمی آسونه
دامیان هم خوشحال می شه هم اعصبانی
دامیان:خوب ممنون من یه لحظه باید برم بیرون
سری کوتشو بر می داره و میره بیرون
جولیا: این چشه ؟ هییی از دست این
بارون دونه دونه و کم کم میباره
دامیان داره تو خیابون قدم میزنه
که _________
۲.۵k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.