یک عدد سانویه فراموش نشده part 7

ویو خونه ی میتی اینا:
میائو: برایه سومین بار خونه ی توعم و من هنوز مامان باباتو ندیدم..‌عجیب نیست؟
میتسوری: مامانمم همینو بهم گفتش..جالبه نه؟😂
میائو: میدونی ما به اندازه یه‌ یه ساله مصرفه مامان باباهاشون چرت و پرت خریدیم و نمیدونیم از کودوم باید شروع کنیم..خب کودوم؟
میتسوری:ارع من از چیپس شروع میکنم..ولی یه قانون بیشتر نداریم...درباره یه روزمرمونو‌ چرت و پرت هایه دیگه نباید حرف بزنیم...باید الان آروم باشیم و یکم از فضایه بیرون بیایم بیرون...
فهمیدی؟
میائو: حلههههه...
ساعت ۲ صب:
میائو: خب الان چه فیلمی ببینیم؟
میتسوری: ناموصن دیگه هیچی به ذهنم نمیرسه...
میائو: تمامه ژانر هارو دیدیم...بیا ترسناک ببینیم...
میتسوری: اع خب...اععع باشع...!
میائو: برای اینکه اذیت نشی یچیزه واقعن تخیلی میزاریم که توهم نزنی خوبه؟
یک ساعت بعد...
میتسوری:😳😖😖😖😖
میائو: میتی؟
میائو: میتی ژونممم؟
میائو:*دست میزنه رو شونه‌یه میتی ژونش😂*
میائو: امم میتی جونممم؟
میتسوری: عررررررررررررر چیهههه..؟
میائو: تو این دنیایی؟
تازه من نوب ترین فیلمه ترسناک رو گذاشتم‌..
اصن واقعی نیستش باشه؟
میتسوری: ینی چی ؟ یارو ساعت ۳ صب یکی از پشت خفش کرد یه جنم رفت تو جلد جفتشون ترکیب شد...! اصن چطوری؟
میائو: آرومممم اصن واقعی نیستتت یسریا مثه‌ ما دو تا میان گریم میکنن و فک کن برایه شوخی اینکارو میکنن...اصن درست نیستش.:]
میتسوری: ولی استاد گفته بود جن ها جزوه موجوداتین که وجود دارن....
میائو: ارعععع خب ولی الان کی با ما کار دارع ها؟
*صدایه در...
میتسوری: ‌وات د...این صدایه چیه...؟
میائو: شاید مامان باباتن..
میتسوری: اونا تا فردا نمیانننننن
میائو: بیا بریم یچیزی بگیریم تو دستمون...
میتسوری: نکنه دزدهههه؟
میائو: زود باش چی بگیریم دستمون؟
میتسوری: مایتابه نزدیک ترین وسیلمونه
میائو: زود باش پشت در قایم شو..
میتسوری: دارع در باز میشه...
میائو: ۱
میتسوری:۲
میائو/میتسوری:۳
*و زدن تو صورته.....
چه برادری؟
دیدگاه ها (۱۸)

ادیت کاکوچو:] به دست بندهه:]]]]

ادیت ایزانا به دست بندههه:]

فیک ران part 71

ینی من نمیفهمم شما فالورایه عزیز..!

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱۲

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۴۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط