پارت هفت
پارت هفت
جیمین.تهیونگ
تهیونگ.هان
جیمین. نیست
تهیونگ.کی
جیمین.میا نیست توی اتاقش
تهیونگ.اون جکسون عوضییی
میا.
درحال کتاب خوندن بودم کتابش خیلی خوب بود..ولی چرا من ...چرا منو به سرپرستی گرفته فکر میکردم که خیلی خشن و مغروره اما اونطور نیست خیلی از خدمه ها میگفتند که اون با همه خیلی خشکه اما....
تهیونگ.اون جمسون عوضی رو زنده به گور میکنم
جیمین.شاید کار اون نبوده
میا.*این صدای کیه*
تهیونگ.پس کار کی بوده
میا.*درباره منه؟* اهم ...سلام
تهیونگ
با صدای دخترک پشتم ناهمواری قلبم اروم شد برگشتم سمتش که با لبخند پهنی داشت منو نگاه میکرد دستمو لای موهام بردم
تهیونگ.کجا بودی
میا.او...اون پشت بودم ...میخواستم کتاب بخونم برای همین رفتم روی تاب اون پشت نشستم فکر نمیکردم نگران بشید
تهیونگ.بیا داخل
میا.او...اومدم
جیمین. اسمت میا بود
میا.اره...اینهمه توضیح ذادم تا دوتا کلمه جوابمو داد
جیمین.عادت میکنی
میا.بیخیال ...این عمارته یا محل عزا
جیمین.چی*با خنده*
میا.پزده هاش کشیدست ...دکوراسیونش مشکی همه ساکت ...من ادم تجملاتی نیستم اما این همه غم شاید بشه تغییرش داد
جیمین.سیعتو بکن
تهیونگ.میاااااا
میا.اومدممم
تهیونگ.خب بشین....این جیمینه هرچیزی لازم داشتی میتونی بهش بگی...همسن خودته....خب اول از همه اینکه به هیچ وجه نمیتونی بدون اجازه بیرون بری
میا.چراااااا
تهیونگ.چونکه اینکه بخوان بهت صدمه بزنند احتمالش زیاده
میا.ولی....
تهیونگ.دوم اصلااااا حق مست کردن نداری
میا.ایششش....اسیر گیر اوردی ها
جیمین.میا بهتره به کرفش گوش کنی به نفع خودته
میا.قبوله ولی بزارید منم پس چندتا چیز بگم
تهیونگ.خب
میا.اول اینکه میشه این پرده های لعنتی رو کنار برنی منظره باغ و ماه حیف نیست پشت یه مشت پارچه باشه
تهیونگ.نور افتاب صبحا خیلی زو اعصابه
میا. ولی خیلی قشنگن رگه های طلاییش که روی گل های تو خونه میوفته
تهیونگ.نه نمیشه
میا.منم هروقت خواستم میرم بیرون
تهیونگ.تو....باشه قبوله
میا. هوراااا
با پارت های زیاددددی امروز در خدمتتون هستم
ممنون از حمایت هاتون🫶🏻💕💕💕
جیمین.تهیونگ
تهیونگ.هان
جیمین. نیست
تهیونگ.کی
جیمین.میا نیست توی اتاقش
تهیونگ.اون جکسون عوضییی
میا.
درحال کتاب خوندن بودم کتابش خیلی خوب بود..ولی چرا من ...چرا منو به سرپرستی گرفته فکر میکردم که خیلی خشن و مغروره اما اونطور نیست خیلی از خدمه ها میگفتند که اون با همه خیلی خشکه اما....
تهیونگ.اون جمسون عوضی رو زنده به گور میکنم
جیمین.شاید کار اون نبوده
میا.*این صدای کیه*
تهیونگ.پس کار کی بوده
میا.*درباره منه؟* اهم ...سلام
تهیونگ
با صدای دخترک پشتم ناهمواری قلبم اروم شد برگشتم سمتش که با لبخند پهنی داشت منو نگاه میکرد دستمو لای موهام بردم
تهیونگ.کجا بودی
میا.او...اون پشت بودم ...میخواستم کتاب بخونم برای همین رفتم روی تاب اون پشت نشستم فکر نمیکردم نگران بشید
تهیونگ.بیا داخل
میا.او...اومدم
جیمین. اسمت میا بود
میا.اره...اینهمه توضیح ذادم تا دوتا کلمه جوابمو داد
جیمین.عادت میکنی
میا.بیخیال ...این عمارته یا محل عزا
جیمین.چی*با خنده*
میا.پزده هاش کشیدست ...دکوراسیونش مشکی همه ساکت ...من ادم تجملاتی نیستم اما این همه غم شاید بشه تغییرش داد
جیمین.سیعتو بکن
تهیونگ.میاااااا
میا.اومدممم
تهیونگ.خب بشین....این جیمینه هرچیزی لازم داشتی میتونی بهش بگی...همسن خودته....خب اول از همه اینکه به هیچ وجه نمیتونی بدون اجازه بیرون بری
میا.چراااااا
تهیونگ.چونکه اینکه بخوان بهت صدمه بزنند احتمالش زیاده
میا.ولی....
تهیونگ.دوم اصلااااا حق مست کردن نداری
میا.ایششش....اسیر گیر اوردی ها
جیمین.میا بهتره به کرفش گوش کنی به نفع خودته
میا.قبوله ولی بزارید منم پس چندتا چیز بگم
تهیونگ.خب
میا.اول اینکه میشه این پرده های لعنتی رو کنار برنی منظره باغ و ماه حیف نیست پشت یه مشت پارچه باشه
تهیونگ.نور افتاب صبحا خیلی زو اعصابه
میا. ولی خیلی قشنگن رگه های طلاییش که روی گل های تو خونه میوفته
تهیونگ.نه نمیشه
میا.منم هروقت خواستم میرم بیرون
تهیونگ.تو....باشه قبوله
میا. هوراااا
با پارت های زیاددددی امروز در خدمتتون هستم
ممنون از حمایت هاتون🫶🏻💕💕💕
۲.۲k
۲۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.