پارت نهم فیک من عاشق دشمنم شدم:
پارت نهم فیک من عاشق دشمنم شدم:
( وقتی ات و مونا رفتن بالا ، دیدن که یونگی و بادیگاردش دارن کتک میخورن)
+ بسه، ولشون کنین
- چی؟!
٫چشم خانم
+ میبینم که تیرت به سنگ خورده
-چطور ممکنه ؟
+ تو انتخاب آدم بیشتر دقت کن
جمله آشنایی هست
عه جمله خودت هست که
یادت باشه اعضای من خیلی باهوشن و اصولاً اهل خیانت نیستن
- شانس آوردی فقط
+ ولی تو از این شانسا نمیاری
چون یجایی میبرمت که فقط خودم بدونم و نتونی در بری
- نمیتونی کاری بکنی
+ خواهیم دید
- اما آخه چطوری ؟
+دیگه دیگه ، سردسته اول مافیا رو گرفتن به همین راحتی ها نیست
کل مافیای کره زیر دسته منه
من مثل تو بدبخت نیستم ، اگر تا اینجا هم آمدی بالا فقط بخاطر باباته
- چقدر زر میزنی
+ هی بادیگارد برش دار بریم
٫ چشم خانم
+ آها راستی یه نکته ، اگر زنده بیرون رفتی
اینو بدون که جیمز رو هرکار کردم خیانت نکرد بهت ، قدرش رو بدون
مثل مونای خودمه
- اهوم باشه
+ خب برو
ببین مونا برو خونه و وسایل شکنجه ام رو آماده کن منم الان میام
؟ چشم خانم
+ مونا چرا اینقدر استرس داری ؟د
؟ خانم میترسم که بلایی سرتون بیاد
+ نترس مونا ، من هیچ وقت اتفاقی برام نمیفته
؟ آها چشم
+ برو دیگه
( توی شکنجه گاه )
+ به به آقای مین( شلاق رو برمیداره و روی دست خودش میزنه)
- میدونی اصلا ترسناک نیستی ؟
+ مهم نیست ترسناکم یا نه
مهم اینه که خیلی وحشی و بی رحمم
- نه بابااااا ، راست میگیییی
+( شلاق رو میزنه رو دهن یونگی )
این زیاد درد نداره , میدونی ؟
این شلاق زیاد در ندارع ، بزار برم اون زنجیر دار رو پیدا کنم، آها اینجاست
( میزنه روی لباس یونگی ، که خون میزنه از تو لباش بیرون)
اخی ، لباس درد گرفته ، کوچولو ؟
- روانی
+ ( خنده شیطانی ) تازه فهمیدی ؟
من خیلی روانی و وحشی ام ، ولی خب باهوش هم هستم ، برای همین واسه امروز رو لبات کار کردم ، فکر کن ببین برای دفعه بعد روی مدون اعضای صورتت شکنجه انجام بدیم ؟
( وقتی ات و مونا رفتن بالا ، دیدن که یونگی و بادیگاردش دارن کتک میخورن)
+ بسه، ولشون کنین
- چی؟!
٫چشم خانم
+ میبینم که تیرت به سنگ خورده
-چطور ممکنه ؟
+ تو انتخاب آدم بیشتر دقت کن
جمله آشنایی هست
عه جمله خودت هست که
یادت باشه اعضای من خیلی باهوشن و اصولاً اهل خیانت نیستن
- شانس آوردی فقط
+ ولی تو از این شانسا نمیاری
چون یجایی میبرمت که فقط خودم بدونم و نتونی در بری
- نمیتونی کاری بکنی
+ خواهیم دید
- اما آخه چطوری ؟
+دیگه دیگه ، سردسته اول مافیا رو گرفتن به همین راحتی ها نیست
کل مافیای کره زیر دسته منه
من مثل تو بدبخت نیستم ، اگر تا اینجا هم آمدی بالا فقط بخاطر باباته
- چقدر زر میزنی
+ هی بادیگارد برش دار بریم
٫ چشم خانم
+ آها راستی یه نکته ، اگر زنده بیرون رفتی
اینو بدون که جیمز رو هرکار کردم خیانت نکرد بهت ، قدرش رو بدون
مثل مونای خودمه
- اهوم باشه
+ خب برو
ببین مونا برو خونه و وسایل شکنجه ام رو آماده کن منم الان میام
؟ چشم خانم
+ مونا چرا اینقدر استرس داری ؟د
؟ خانم میترسم که بلایی سرتون بیاد
+ نترس مونا ، من هیچ وقت اتفاقی برام نمیفته
؟ آها چشم
+ برو دیگه
( توی شکنجه گاه )
+ به به آقای مین( شلاق رو برمیداره و روی دست خودش میزنه)
- میدونی اصلا ترسناک نیستی ؟
+ مهم نیست ترسناکم یا نه
مهم اینه که خیلی وحشی و بی رحمم
- نه بابااااا ، راست میگیییی
+( شلاق رو میزنه رو دهن یونگی )
این زیاد درد نداره , میدونی ؟
این شلاق زیاد در ندارع ، بزار برم اون زنجیر دار رو پیدا کنم، آها اینجاست
( میزنه روی لباس یونگی ، که خون میزنه از تو لباش بیرون)
اخی ، لباس درد گرفته ، کوچولو ؟
- روانی
+ ( خنده شیطانی ) تازه فهمیدی ؟
من خیلی روانی و وحشی ام ، ولی خب باهوش هم هستم ، برای همین واسه امروز رو لبات کار کردم ، فکر کن ببین برای دفعه بعد روی مدون اعضای صورتت شکنجه انجام بدیم ؟
۶.۴k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.