پارت یازدهم من عاشق دشمنم شدم:
پارت یازدهم من عاشق دشمنم شدم:
+ مونا ، آروم باش الان نمیتونیم خارج شیم
؟ چیشده فکر کردی که قراره خارج شی ؟
احمق چرا زدی به دست من ؟
باید میزدی به این احمق
+چ....ی؟
-بیا عقب
؟ ( بلند میشه و روی مبل میشینه )
چطوره بیاین بالا و روی مبل بشینین ؟
( میشینن)
؟ چیشده فکر کرده بودی که خیلی دوست دارم که زیردستت کار میکنم ؟
نه عزیزم، از همه نقشه هات خبر دارم و تو بدون من هیچی نیستی ،همه کارهات رو من میکردم ، حق من بود مافیا شم نه توی احمق
- چیشده فکر کردی که از ات بهتری ؟
؟ تو اگر ات رو یه ساعت ول کنی ، بنده نمیمونه
چه برسه به مافیا شدن
- خب اگر بنظرت آنقدر لایق این جایگاه هستی ، پس چرا به عنوان زبردست مافیا انتخابت کردن؟
کسایی که برای جایگاه های مختلف انتخاب میشن ، واقعا لیاقتش و استعدادش رو دارن
ات هم با پارتی بازی به اینجا نرسیده
تو هم لیاقتت زیر دست مافیا بودنه
کسی که خیانت میکنه آدم بی دست و پایی هست
و الان اعتماد مهم ترین مافیای کره رو از دست دادی ، یعنی ات و البته من
؟ بی لیاقت خودتی
فکر کردی واسم اعتماد شما دو تا مهمه
+ بسه دیگه ، مونا نقشت چیه ؟
؟ میخوام بکشمتون ، ولی اول شکنجه
+ باشه
؟ ببرشون
( میرن شکنجه گاه )
( ات نشسته بود و زانوی غم به بغل گرفته بود و از خیانتی که بهش شده بود شوکه، ناراحت و بشدت عصبانی بود )
- ات آروم باش
+ اگر به مونا نتونم اعتماد کنم به کی اعتماد کنم ؟
دیگه به تو هم اعتماد ندارم
- آروم باش ، میتونی بهم اعتماد کنی
+ اگر تو هم نقشه داشته باشی چی ؟
چرا اینقدر نامردین ؟
خیانت از همه برام قابل پذیرشه بجز مونا
اون.....خواهر نداشته ام بود
- الان دیگه تموم شده ، به آینده فکر کن
+ برای تو آسونه
- نه برای منم نیست ،اولین باری که زیردستم که نزدیک ترین دوستم بود بهم خیانت کرد ، دلم میخواست بمیرم و به خودکشی فکر کردم
ولی الان بین مرگ و زندگی هستیم و وقتی برای تلف کردن نیست ، منم کنارتم تا این موضوع تموم شه
+ تو منو دزدیدی
- شکنجه ات دادم ؟ بهت غذا ندادم ؟ کشتمت؟ فقط پیشم بودی همین
+ خودم میدونم، حرفات رو شنیدم
- چی......کد....وم حرف ؟
+ توی دستشویی ، ولی مهم نیست نقشه ، نیاز به یه نقشه داریم
- برای نقشه فقط نیاز به تو دارم
+ چی؟!
- میشه الکی غش کنی ؟
+ باشه قبوله
- نقشه رو عملی میکنیم
پایان غمگین یا شاد ؟
برای فیک بعد ۱۲ تا لایک و
۳۲۶ تا فالوور
+ مونا ، آروم باش الان نمیتونیم خارج شیم
؟ چیشده فکر کردی که قراره خارج شی ؟
احمق چرا زدی به دست من ؟
باید میزدی به این احمق
+چ....ی؟
-بیا عقب
؟ ( بلند میشه و روی مبل میشینه )
چطوره بیاین بالا و روی مبل بشینین ؟
( میشینن)
؟ چیشده فکر کرده بودی که خیلی دوست دارم که زیردستت کار میکنم ؟
نه عزیزم، از همه نقشه هات خبر دارم و تو بدون من هیچی نیستی ،همه کارهات رو من میکردم ، حق من بود مافیا شم نه توی احمق
- چیشده فکر کردی که از ات بهتری ؟
؟ تو اگر ات رو یه ساعت ول کنی ، بنده نمیمونه
چه برسه به مافیا شدن
- خب اگر بنظرت آنقدر لایق این جایگاه هستی ، پس چرا به عنوان زبردست مافیا انتخابت کردن؟
کسایی که برای جایگاه های مختلف انتخاب میشن ، واقعا لیاقتش و استعدادش رو دارن
ات هم با پارتی بازی به اینجا نرسیده
تو هم لیاقتت زیر دست مافیا بودنه
کسی که خیانت میکنه آدم بی دست و پایی هست
و الان اعتماد مهم ترین مافیای کره رو از دست دادی ، یعنی ات و البته من
؟ بی لیاقت خودتی
فکر کردی واسم اعتماد شما دو تا مهمه
+ بسه دیگه ، مونا نقشت چیه ؟
؟ میخوام بکشمتون ، ولی اول شکنجه
+ باشه
؟ ببرشون
( میرن شکنجه گاه )
( ات نشسته بود و زانوی غم به بغل گرفته بود و از خیانتی که بهش شده بود شوکه، ناراحت و بشدت عصبانی بود )
- ات آروم باش
+ اگر به مونا نتونم اعتماد کنم به کی اعتماد کنم ؟
دیگه به تو هم اعتماد ندارم
- آروم باش ، میتونی بهم اعتماد کنی
+ اگر تو هم نقشه داشته باشی چی ؟
چرا اینقدر نامردین ؟
خیانت از همه برام قابل پذیرشه بجز مونا
اون.....خواهر نداشته ام بود
- الان دیگه تموم شده ، به آینده فکر کن
+ برای تو آسونه
- نه برای منم نیست ،اولین باری که زیردستم که نزدیک ترین دوستم بود بهم خیانت کرد ، دلم میخواست بمیرم و به خودکشی فکر کردم
ولی الان بین مرگ و زندگی هستیم و وقتی برای تلف کردن نیست ، منم کنارتم تا این موضوع تموم شه
+ تو منو دزدیدی
- شکنجه ات دادم ؟ بهت غذا ندادم ؟ کشتمت؟ فقط پیشم بودی همین
+ خودم میدونم، حرفات رو شنیدم
- چی......کد....وم حرف ؟
+ توی دستشویی ، ولی مهم نیست نقشه ، نیاز به یه نقشه داریم
- برای نقشه فقط نیاز به تو دارم
+ چی؟!
- میشه الکی غش کنی ؟
+ باشه قبوله
- نقشه رو عملی میکنیم
پایان غمگین یا شاد ؟
برای فیک بعد ۱۲ تا لایک و
۳۲۶ تا فالوور
۷.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.