𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:²⁹
+″ با نور خورشید بیدار. شدم که دیدم روی تختم چیییی منو گذاشته روی تخت اون که زخم دارههههه نکنه دردش گرفتهه وایی منم که سنگیننن، چییی ا.ت چرا باید نگرانش بشیی ول کن شاهزاده ی یخی ازش بدم میاد بزار هر بلایی حقشه سرش بیاد(گو نخور ا.ت عزیز) هوا سرد شدهه و در بالکن بازه، تاحالا به این بالکن دقت نکردم یه ملافه انداختم دورم و رفتم توی بالکن، چیییییییی عجب ویویی چقدر این پشت قشنگهه (بچها عکسی از دره پیدا نکرپم خودتون تصور کنید👍🏻😂) یه لباس بدون پف پوشیدم و رفتم پایین از اونجایی که دیر بیدار شدم یه راست رفتم سمت سالن غذا خوری که دیذم فقط بورا بود″
+صبح بخیر کسی نیست؟
×هنوز کسی نیومده کم کم میان
+هوم″خواستم برم بشینم که چشمام باز سیاهی رفت و سرم گیج رفت که بورا منو گرفت″
+ممنون(بی حال)
× چی شده ا.ت؟
+ هیچی نگران نباش احتمالا قند خونم افتاده(لبخند بی حال)
• چی شده؟
+ ا.ت حالش بده
+ چیزی نیست خوبم گرسنمه بیا بریم سر میز
(پادشاه و ملکه اومدن)
+•× صبح بخیر (تعظیم)
پ.ک: شاهزاده خوابه؟
+صبح که بیدار شدم نبودن
م.ک: اون پسر کله شق و لجباز باز داره یه کارایی میکنه اخرش میترسم یه کاری دست خودش بده(نگران)
.........
+″صبحانه خوردیم که رفتم ی
سمت باغ داشتم قدم میزدم و به گلا اب میدادم که صدای چیزی پشت بوته های گلای بابونه رو شنیدم ″
+ چی هستی؟(ترسیده)
که یهو یه خرگوش از لای بوته ها اومد بیرون
+ وایییی تو مال کیی؟(ذوق) خدایااااا تو چرا انقدر نازی(خرگوش رو بغل کرد) بزار ببینممم خوداااااا تو خیلی نازییییی چطورههه؟ برات یه اسم انتخاب کنیم؟
لوسی؟نه، پشمک؟نهههه وایسا فکر کنم؟؟؟کوکیییی ارههه اسمتو میزارم کوکی، واییییی تو خیلی شبیه شاهزاده جونگ کوکی برای همین اسمتو میزارم کوکییی واییی باید به بورا نشونت بدم
+بوراااااااااااااااا(داد)(رفت تو)
& وایی بانوی من لطفا اون موجود رو نیارید
ندیمه ها: جیغ
+ عههه مگه چیه یه خرگوشه نمیخورتون کهه
×چی شده.... ا.ت این چیه؟(خنده)
• باز چی شده ؟ این چیه؟
+خرگوش! شبیه شاهزاده نیست؟(درحال پا*ره شدن از خنده)
×وایییی ارهههه(خنده)
- چی شده؟
•تو چرا هی مثل جن وارد میشی
- ..... چی شده؟ این چیه؟(سرد)
+سرورم میشه اینو نگه داریم؟
-نه
× وااا داداش لطفااااا
- اههه اصن هرکاری میخواید بکنید(رفت بالا)
•حالا اسمشو چی گذاشتی ا.ت؟