𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:³⁰
+ کوکی
×عین جونگ کوک(خنده) واقعا شبیهشه
+دقیقا جلوش نگید قتل عامم کنهههااا
×باشه بابا(خنده)
•عزیزم باید برم به سربازا یه سری بزنم شب دوباره میام
×باشه
+بورااا بیا بریم براش یه گردنبند درست کنیم با گل
×من نمیتونم بیام حالم زیاد خوب نیست ویار کردم
+باشه خودم میرم تو استراحت کن
+″رفتم که برای کوکی گردنبند درست کنم که دیدم شاهزاده جئون داره میره سمت در مخفی برای همین قایم شدم که منو نبینه کوکی رو ول کردم و رفتم دنبالش از اونجایی که رفت و درو بست ولی چون تغییرش نداده بود رفتم دنبالش چیی اینجا هم یه جنکل بود ولی فرق داشت هواش گرگو میش بود و خلاصه ترسناک بود نصف راهو رفتیم البته من هی پشت درختا قایم میشدم که منو نبینه″
- فکر کردی من خرم که نفهمم اومدی دنبالم؟(عصبی)
+م..م.ممن چیزه سرورم توضیح میدم (ترسیده و لکنت)
-مگه نگفتم نیااا(عربدههه)
+چیزه ممممن(بغض گریه)
-وایی فقط بلدی عصبیم کنی میدونی اگه جک یه درصد بفهمه اینجایی چی میشه؟
+ جک کیه؟(بغض)
-حالا که اومدی عواقب کارتو بپذیر اینجا دیگه نمیتونم ازت محافظت کنم چون دارم میرم جایی که ممکنه اگه تو بری بمیری
+ من خودم میتونم از خودم محافظت کنم
- باشه پس دنبالم بیا و اشهدتو بخون
+″راستش از حرفاش ترسیدم ولی به روی خودم نیاوردم که رفتیم و رسیدیم به یه کلبه، کلبه؟ چرا انقدر ترسناکه که ناگهان چیزی کنارم تکون خورد از ترس رفتم سمت شاهزاده و دستشو گرفتم″
- کی میگفت میتونم از خودم محافظت کنم؟
(ازش جدا شد)
+ چی..زه!
-ول کن بیا داخل
جادوگر ویس: خوش اومدید سرورم (تعظیم)
+ این همون جادوگره نیست که اومد طالعمو ببینه؟
-خودشه! چیکار کردی تونستی راه حلی پیدا کنی؟
جادوگر ویس: بله اما خیلی ریسکیه!
- خب؟
جادوگر ویس: باید کسی که نفرین کرده به دست کسی که نفرین شده کشته بشه که یعنی باید بانو ا.ت جانگ شیکو بکشه که اگه میخواد به جانگ شیک برسه اول باید....
-جک رو بکشه!(جدی)
+چی! از اونجایی که من نفرین شدم من باید اینکارو بکنم؟
جادوگر ویس: بله
+عمرااا من نمیتونم کسی رو بکشم
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.