تهیونگ ویو

#𝐌𝐲_𝐬𝐭𝐫𝐢𝐜𝐭_𝐛𝐨𝐲𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝🎧
↬#𝐩𝐚𝐫𝐭 2
↬#𝐚𝐫𝐦𝐢❦

تهیونگ ویو

دیشب تا صبح فقط داشتیم رقص جدید مون رو تمرین می‌کردیم خیلی خسته شده بودم رفتم اتاق استراحت روی یکی از مبل ها دراز کشیدم
داشتم به حرف های جونگکوک فکر میکردم راجب اون برنامه پارتنر من شانس من رو ببین فقط من رو دعوت کردن آخه چه طوری بدونه اعضا برم اگه ا/ت رو هم ببرم اونا میفهمن دوست دختر دارم ممکنه فن هام باهام لج کنن ......
ولی میتونم از ا/ت بخوام که بیاد به عنوان یه کار آموز و فقط کنارم بشینه قول میدم باهاش حرف نزنم آره این طوری خوبه

تهیونگ به ا/ت زنگ زد و باهاش هماهنگ کرد
و قرار شد اول تهیونگ بره روی یه صندلی بشینه و به ا/ت پی بده تا اونم بره پیشش بشینه


ا/ت ویو

تهیونگ بهم زنگ زد گفت باهاش برم به اون برنامه پارتنر من گفت فقط آیدل هارو دعوت کردن اما اون با اینکه میدونست موقعیت آیدل بودنش به خطر می افته با وجود من ولی بازم ازم خواست برم خیلی دوستش دارم نمیتونم انکارش کنم بیشترش هم به خاطر این کاراش هست عررررررر دوست پسرم چقدر جنتلمنه (اوکی ما سینگل به گور ها هم باید به شما حسودی کنیم😐)

ا/ت ویو

رفتم یه لباس خوشگل خریدم(عکس میزارم) به هر حال من دوست دخترشم ماااااا
ساعت ۱۰ برنامه شروع میشد الان ساعت ۶ بود لباسم رو پوشیدم خونم یکم دور بود تا اونجا باید زود تر میرفتم نباید همزمان با تهیونگ میرفتم تا کسی شک نکنه
لباسم رو پوشیدم موهام رو صاف کردم دادم پشت یه کلاه کج که مال روی لباسم بود رو زدم
آرایش کرم حسابی خوشگل شده من همین جوریش هم خوشگل بودم ولی این دفعه مطمعنن تهیونگ نمیتونه با دیدن من چشم از روم برداره(😂😂 اوسکل😂)




شرایط لایک ۵
کامنت ۶