پارت هفتم فیک مافیای جذاب من

پارت هفتم فیک مافیای جذاب من :
(توی ماشین دارن میرن ٫ات داره با خودش حرف میزنه)
+وای چه خریتی کروم لباس سفید پوشیدم
-چی نفهمیدم ییار دیگه بگو
+هیچی مهم نیست عزیزم
-ات اصلا خوب بنظر نمیای چیزی شده ؟
+مریض شدم ؟
-چی چه نوع مریضی خوبی ات؟
+مریض شدم دیگه
-اووم...آها فهمیدم
+ولش کن
فقط دم یه فروشگاه نگه دار برم یه چیزی بخرم
-من برات بخرم ؟؟
+نه خودم میرم
-باشه
(ات رفت به فروشگاه ولی همین که پاش به دم در رسید برگشت )
+تهیونگ
-جانم عزیزم
+میشه تو بری ؟
-چرا؟
+هیچی فقط تو برو
(تهیونگ می‌ره تو مغازه که میبینه فروشنده پسره شروع می‌کنه ریز خندیدن
و می‌ره پد رو برمی داره و میاد )
-بفرما
+(لپای سرخ )
حالا نمی‌خواد اینجوری بهم بدیش
-(ریز می‌خنده)
+(ات یه قطره اشکی رو چشماش میاد)
-چرا گریه می‌کنی ؟
+هیچی مهم نیست فقط نخند
(میرسن خونه و ات سریع می‌ره تو اتاق و می‌ره تو تخت بخوابه )
-یونا خانم؟
؛بله آقا ؟
-میشه یکم دمنوش برای دل درد پریودی درست می‌کنه ؟
؛اقاس خدا مرگم بده پریود شدین
-یونا خانم!!! من چجوری پریود شم خانمم رو آوردم خونه لطفا درست کن
؛آها باشه ببخشید
-خوابیدی ؟
+نه بیدارم دارم از دل درد میمیرم
-بزار (تهیونگ اومد رو تخت و بغلش کرد و شروع کرد به ماساژ دادن کمر و دلش )
+نمیخوام برو
-اروم باش
+تو گودی کمرم هم درد می‌کنه
آره همینجا هم ماساژ بده
خب خوب شد
-(می‌خنده)
+چرا میخندی ؟
-همینجوری

تموم شد
دیدگاه ها (۶)

پارت هشتم مافیای جذاب من:؛اقااااا اقااااا (تق تق تق )-چیشده ...

پارت نهم فیک مافیای جذاب من:(تهیونگ میرسه دم در خونه و ماسک ...

پارت ششم مافیای جذاب من :(که آروم یکی از دستاش رو می‌بره پشت...

پروف عوض شد گم نشیم 😂😂

دیدار اول …

تهیونگ: پس بخواب ات: باشه میرسین به خونه و تهیونگ ماشین رو پ...

میان عشق و درد---پارت چهارم:اون بعدازظهر، تهیونگ یونا رو به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط