پارت هشتم مافیای جذاب من
پارت هشتم مافیای جذاب من:
؛اقااااا اقااااا
(تق تق تق )
-چیشده یونا خانم بیا تو
؛اینا رو توی حموم پیدا کردمممم خونی اننننن
-مال ات هستن؟
؛اره فکر کنم
+(ات با لپای سرخ و خیلی عصبانی میاد جلو ٫محکم لباس ها رو از دستشون میکشه و میره از اتاق بیرون)
-ا.....ات؟
+فقط ولم کنین بزارین دو دقیقه تنها باشم
(ات میره توی حموم و درو قفل میکنه )
-درو باز کن
+نمیخوام
-ات آروم باش چیزی نیست همه پریود میشن
+تهیونگ برو نزار یه چیزی بگم ناراحت شی فقط بزار تنها باشم
این هفت روز میخوام تنها باشم
-باشه ات
ولی مواظب خودت باش٫ باشه؟
+اوک
؛اقا یه پیشنهاد بهتون میدم
-چه پیشنهادی ؟
؛...........
-باشه پس همین الان میرم خرید
؛برین منم مواظب ات هستم
-باشه
(تهیونگ میره و یه عالمه خوراکی و لباس خوشگل میخره و داره توی ماشین میشینه که یونا زنغک میزنه)
-بله یونا
؛اقا چند تا خدمتکار خانم ات رو بیرون آوردن و منم زدن و تهدید کردن چیزی بهتون نگم و بعدش ات رو بردن
-چیییی؟
؛ببخشید آقا من خیلی مقاومت کردم ولی من رو هم با چاقو زدن چیز مهمی نیست برین دنبال خانم ات
توی حرفاشون شنیدم که میخوان برن به دارم در خیابون.......
-باشه برای تو دکتر میفرستم و میرم دنبال ات مواظب خودت باش یونا
؛چشم آقا
(یونا داشت قطع میکرد که یهو تهیونگ یه چیزی شنید )
؛ کجا میخواین ببرینش حالا من رو تهدید کردین که بگم و منو زدین خانم ات رو چیکار دارین؟
آقا خیلی باهوشه منم یجوری حرف زدم که بفهمن
حالتون رو حسابی میگیره
مطمئن باشین زنده نخواهید موند
-افرین یونا. باید برم نجاتشون بدم
الو جیمز برو دور خونه رو محاصره کن و سیستم بیهوش کننده ضد خطر رو بزن و تمام در ها رو قفل کن
تا وقتی من بیام
یه ماسک هم آماده داشته باش
.چشم آقا
؛اقااااا اقااااا
(تق تق تق )
-چیشده یونا خانم بیا تو
؛اینا رو توی حموم پیدا کردمممم خونی اننننن
-مال ات هستن؟
؛اره فکر کنم
+(ات با لپای سرخ و خیلی عصبانی میاد جلو ٫محکم لباس ها رو از دستشون میکشه و میره از اتاق بیرون)
-ا.....ات؟
+فقط ولم کنین بزارین دو دقیقه تنها باشم
(ات میره توی حموم و درو قفل میکنه )
-درو باز کن
+نمیخوام
-ات آروم باش چیزی نیست همه پریود میشن
+تهیونگ برو نزار یه چیزی بگم ناراحت شی فقط بزار تنها باشم
این هفت روز میخوام تنها باشم
-باشه ات
ولی مواظب خودت باش٫ باشه؟
+اوک
؛اقا یه پیشنهاد بهتون میدم
-چه پیشنهادی ؟
؛...........
-باشه پس همین الان میرم خرید
؛برین منم مواظب ات هستم
-باشه
(تهیونگ میره و یه عالمه خوراکی و لباس خوشگل میخره و داره توی ماشین میشینه که یونا زنغک میزنه)
-بله یونا
؛اقا چند تا خدمتکار خانم ات رو بیرون آوردن و منم زدن و تهدید کردن چیزی بهتون نگم و بعدش ات رو بردن
-چیییی؟
؛ببخشید آقا من خیلی مقاومت کردم ولی من رو هم با چاقو زدن چیز مهمی نیست برین دنبال خانم ات
توی حرفاشون شنیدم که میخوان برن به دارم در خیابون.......
-باشه برای تو دکتر میفرستم و میرم دنبال ات مواظب خودت باش یونا
؛چشم آقا
(یونا داشت قطع میکرد که یهو تهیونگ یه چیزی شنید )
؛ کجا میخواین ببرینش حالا من رو تهدید کردین که بگم و منو زدین خانم ات رو چیکار دارین؟
آقا خیلی باهوشه منم یجوری حرف زدم که بفهمن
حالتون رو حسابی میگیره
مطمئن باشین زنده نخواهید موند
-افرین یونا. باید برم نجاتشون بدم
الو جیمز برو دور خونه رو محاصره کن و سیستم بیهوش کننده ضد خطر رو بزن و تمام در ها رو قفل کن
تا وقتی من بیام
یه ماسک هم آماده داشته باش
.چشم آقا
- ۱۲.۰k
- ۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط