پارت ششم مافیای جذاب من :
پارت ششم مافیای جذاب من :
(که آروم یکی از دستاش رو میبره پشت کمر آن و دست دیگرش رو میبره پشته گردن ات )
-اوم قربونت برم گفتم که چیزی ندیدم واقعا خیلی سریع برگشتی
و اینکه صدات رو بلند نکن برای من چون از شدت کیوتیت دلم میخواد بخورمت
+فکر......کردم میخوای بزنیم
-اینو یادت باشه من تو رو دوست دارم و نمیزنمت و کاریت ندارم بجز دروغ و خیانت که اون دو تا خیلی تاوان سنگینی داره چون دوست دارم
+ب.....باشه
-عاشقتم ٫نمیشه اینقدر سریع نباشی هیچی ندیدم
+یااااا (لپای سرخ )
اگه باز این اتفاق بیفته خودمو میکشم نمیخوام بدنمو کسی ببینه
-ولی من یروز میبینم و اینکه دیگه حرف از مرگ نزن
+اوکی میشه ولم کنی احساس میکنم تو و دیوار دارین له ام میکنین
-نه نمیشه
(از ات فاصله میگیره همین که ات از کنار دیوار جا به جا میشه ٫ تهیونگ برآید استایل بغلش میکنه )
+ااااااا (جیغ)
-اروم باش
بریم پایین
+بزار خودم میام زشته اینجوری
-هیچم زشت نیست بریم
(رفتن پایین و سر میز نشستن که خدمتکار اونا رو دید )
»فضولی نشه ها ولی این خانم شکل هرزه هاس بهش اعتماد نکنین
-چه زری زدی ؟
+خانم شما خیلی بی ادب هستین
»میبینین آقا من شما رو دوست دارم ولی شما این هرزه رو آوردین باهاش بخوابین
-تو هرزه ای که فقط به فکر خوابیدن با دیگرانی
بادیگارد بیا این زنیکه رو ببر
+آروم باش تهیونگ
ولش کن مهم نیست
-ات عزیزم این زنیکه باید حالش جا بیاد به کم کسی بی احترامی نکرده
+ولش کنه قربونت برم
-حالش رو جا میارم
+عزیزم ولش کن
-چ.....چی تو الان بهم گفتی عزیزم ؟!
+آره تو عشق منی و کسی نمیتونه با این حرفا ما رو از هم جدا کنه
درسته نه؟
-معلومه عشقم
بیا میخوام بریم یکم خرید
+یسسسس خرید میرم لباس بپوشم
-باشه
(میرن خرید که یه پسر جذاب میاد سمت ات ٫ات حواسش نیست و داره به ویترین ها نگاه میکنه ٫پسره میاد سمت ات که بهش بخوره ولی تهیونگ ات رو میشکه جلوی خودش )
-عزیزم دستمو میگیره؟
+آره معلومه
برات بد نشه یوقت؟
-نه بابا بیا
+باشه
واووووو
-چی دیدی؟ کجاس این لباسی که اینقدر چشمت رو گرفته ؟
+نه بابا اون پسره خیلی کراشههه
-ات؟
+جانم ؟
-خیلی جذابه؟ آخه کجاش خوشگله ؟؟
با اون قیافش شکل شوهر صغری میمونه (😂)
+اوووو حسود کوچولو بیا بغلم تو از همه مردان و پسران برای من جذاب تر و خوشگل تری اون برای بقیه دخترا خوشگله
من تو رو دارم
-تو هم زیبا ترین دختری
+ممنون
(میرن فروشگاه و کلی لباس و خوراکی میخرن )
(همینجوری دارن میرن سمت ماشین که ات یهو دستش رو میگیره به شکمش و نمیتونه راه بره )
+ای
-چیشد ؟ خوبی ات؟
+هیچی چیزیم نیست
امروز چ...چندمه ؟
-فکر کنم ۶ ام
+وایی نه
-چی شده ؟
+چیزی نیست بریم خونه سریعا
-با....شه
(که آروم یکی از دستاش رو میبره پشت کمر آن و دست دیگرش رو میبره پشته گردن ات )
-اوم قربونت برم گفتم که چیزی ندیدم واقعا خیلی سریع برگشتی
و اینکه صدات رو بلند نکن برای من چون از شدت کیوتیت دلم میخواد بخورمت
+فکر......کردم میخوای بزنیم
-اینو یادت باشه من تو رو دوست دارم و نمیزنمت و کاریت ندارم بجز دروغ و خیانت که اون دو تا خیلی تاوان سنگینی داره چون دوست دارم
+ب.....باشه
-عاشقتم ٫نمیشه اینقدر سریع نباشی هیچی ندیدم
+یااااا (لپای سرخ )
اگه باز این اتفاق بیفته خودمو میکشم نمیخوام بدنمو کسی ببینه
-ولی من یروز میبینم و اینکه دیگه حرف از مرگ نزن
+اوکی میشه ولم کنی احساس میکنم تو و دیوار دارین له ام میکنین
-نه نمیشه
(از ات فاصله میگیره همین که ات از کنار دیوار جا به جا میشه ٫ تهیونگ برآید استایل بغلش میکنه )
+ااااااا (جیغ)
-اروم باش
بریم پایین
+بزار خودم میام زشته اینجوری
-هیچم زشت نیست بریم
(رفتن پایین و سر میز نشستن که خدمتکار اونا رو دید )
»فضولی نشه ها ولی این خانم شکل هرزه هاس بهش اعتماد نکنین
-چه زری زدی ؟
+خانم شما خیلی بی ادب هستین
»میبینین آقا من شما رو دوست دارم ولی شما این هرزه رو آوردین باهاش بخوابین
-تو هرزه ای که فقط به فکر خوابیدن با دیگرانی
بادیگارد بیا این زنیکه رو ببر
+آروم باش تهیونگ
ولش کن مهم نیست
-ات عزیزم این زنیکه باید حالش جا بیاد به کم کسی بی احترامی نکرده
+ولش کنه قربونت برم
-حالش رو جا میارم
+عزیزم ولش کن
-چ.....چی تو الان بهم گفتی عزیزم ؟!
+آره تو عشق منی و کسی نمیتونه با این حرفا ما رو از هم جدا کنه
درسته نه؟
-معلومه عشقم
بیا میخوام بریم یکم خرید
+یسسسس خرید میرم لباس بپوشم
-باشه
(میرن خرید که یه پسر جذاب میاد سمت ات ٫ات حواسش نیست و داره به ویترین ها نگاه میکنه ٫پسره میاد سمت ات که بهش بخوره ولی تهیونگ ات رو میشکه جلوی خودش )
-عزیزم دستمو میگیره؟
+آره معلومه
برات بد نشه یوقت؟
-نه بابا بیا
+باشه
واووووو
-چی دیدی؟ کجاس این لباسی که اینقدر چشمت رو گرفته ؟
+نه بابا اون پسره خیلی کراشههه
-ات؟
+جانم ؟
-خیلی جذابه؟ آخه کجاش خوشگله ؟؟
با اون قیافش شکل شوهر صغری میمونه (😂)
+اوووو حسود کوچولو بیا بغلم تو از همه مردان و پسران برای من جذاب تر و خوشگل تری اون برای بقیه دخترا خوشگله
من تو رو دارم
-تو هم زیبا ترین دختری
+ممنون
(میرن فروشگاه و کلی لباس و خوراکی میخرن )
(همینجوری دارن میرن سمت ماشین که ات یهو دستش رو میگیره به شکمش و نمیتونه راه بره )
+ای
-چیشد ؟ خوبی ات؟
+هیچی چیزیم نیست
امروز چ...چندمه ؟
-فکر کنم ۶ ام
+وایی نه
-چی شده ؟
+چیزی نیست بریم خونه سریعا
-با....شه
۷.۵k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.