مین جی گفتم که خوابم نمیاد

مین جی : گفتم که خوابم نمیاد
میون‌شی : بخواب عزیزم
جیمین آروم بلند شد ، سپس به سمت کمد لباس رفت میون‌شی روبه مین جی کرد سپس آروم گفت : حالت خوبه ؟
مین جی : یه کمی
میون‌شی : تو دراز بکش سعی کن بخوابی وقتی بیدار شدی برات یه مدل سوپ درست میکنم که برای شب خوب بشی
مین جی خندید : وای چه همسر داداش ای دارم باشه
میون‌شی تند بلند شد جیمین بعد از برداشت لباس راحتی به سمت حمام رفت ..



اروم وارد آشپزخانه شد سپس بعد از انداختن پیش بند رها گردنش مشغول آشپزی شد به خوبی میفهمید که چطوری یک سوپ دریایی درست کند سوپ ، میون‌شی با خود زمزمه کرد
جلبک دریایی خشک را به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در آب سرد خیس کرد تا نرم و حجیم شود. سپس آبکش کرد و آب اضافی آن را گرفت و به قطعات کوچک برش میداد
در یک قابلمه، روغن کنجد را داغ کرد و گوشت را با سیر رنده شده تفت داد تا رنگ گوشت تغییر کند.
جلبک دریایی آماده شده را اضافه کرد و چند دقیقه با گوشت تفت داد.
سس سویا و آب را اضافه کرد و گذاشت  به جوش بیاید.
حرارت را کم کرد و به مدت حداقل ۲۰ دقیقه (و حتی بیشتر) منتظر ماند  تا طعم جلبک آزاد شود.سپس  با نمک و فلفل مزه دار اش کرد  و سرو
کرد . توکبگی را روی اپن گذاشت .. چانمی آروم وارد آشپزخانه شد سپس مشغول پر کردن لیوان شد ،
بلافاصله جیمین هم وارد آشپزخانه شد و آروم گفت : مادر به منم آب بده .. وای چه بوی خوبی
میون‌شی با لبخند گفت : سوپ جلبک دریایی درست کردم میخوری ؟
جیمین: البته
جیمین صندلی کناری را کشید سپس نشست مینوشی کاسه پر از سوپ را جلوی جیمین گذاشت ، بلافاصله چاپستیک ها را در کنارش گذاشت ، روبه چانمی کردی و با لحن بسیار مهربان ای گفت : مادر برای شما هم بریزمـ...
چانمی محکم گفت : نه نمخواد خودتو خسته نکن
این لحن ل باعث شد که جیمین هم مشوش نگاهش کند ، میون‌شی نگاهش غمگینی یافت چانمی خنده ای کرد سپس محکم گفت:: آره خوب اینجا زندگی زندگیه توئه ولی دختر من چی ها ...
جیمین کلافه بلند شد سپس روبه مادرش نمود : مادر بزرگش نکن
چانمی : دستام درد نکند نه ... جلو دختر مردم داری منو کوچیک میکنی
جیمین: چه ربطی داره
دیدگاه ها (۸۳)

یوبین : آه سلام چانمی جان چانمی با اخم گفت : سلام یوبین نگاه...

یوبین : وای دخترم وقتی خجالت بکشه یا کسی نزدیکش بشه سکسکه می...

تهیونگ گیج دستش را روی پیشانی اش کشید : مادر مین جی نیست سرم...

مک عمیقی زد و بیشتر به نزدیک شد جوری که حالا مین جی به در چس...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۸۱ (。☬⁠。⁠)⁩این ...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۱۸ (。☬⁠。⁠)⁩چانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط