تک پارتی تهیونگ وقتی مافیا بود وبهت خیانت کرد

اخجون امروز سالگرد ازدواجمونه خیلی خوشحالم به کمک اجوما میزو چیدیم ساعت تقریباً ۶ بود وتالان تهیونگ هرجا باشه میرسه(, زینگگ) یسس خودشه .....دروباز کردم باصحنه ای که دیدم دلم میخواست کورشم

علامت ات + علامت ته_


+: ااین کیهه


_: من بهت دیگه علاقه ندارم بهتره بری دنبال زندگیت ات من واقعا یکی دیگه رو دوست دارم



+: ممن چیکار کردم که اینجوری دوباره لهم کردی ( گریه)

بازیچه دستات بودم ؟؟ من دیگه بجز تو کسیو داشتم؟؟
من همون دختر تنها بودم که بهم دوباره خیانت شد؟؟؟


_: متاسفم حالا از اینجا برو



بدون هیچ حرفی رفتی سمت اتاقتون دوباره شدی همون ات تنها که دوباره خیانت دیدی شوگا بس نبود تهیونگ هم بهش اضافه شد

رفتی پایین سمت در بدون هیچ خداحافظی رفتی اشکات میومدن وابسته شدی وابسته دوباره خیانت دیدی واقعا حقت این بود ؟؟ تو افسردگی داشتی اونم افسردگی خیلی شدید واقعن حقت این نبود !! حالا باید کجا می‌رفتی ؟؟؟ جایی رو داشتی ؟؟؟؟ رفتی لب دریا همونجا شروع کردی به جیغ کشیدن



+: حق من این بوددد؟؟(دادجیغ) بهم گفتی دوباره کمکت میکنم دختر روی پاهات وایستا کم نبود عذابم بدیی( جیغ) چرا دوست داری اذیتم کنییی(جیغ) لذت میبریییی نههه ( جیغ) ارهه خدا که آنقدر بندشو اذیت نمی کنههه میکنههههه؟؟؟ ( جیغ) از اولش من نباید زاده میشدمممم( جیغ)
دوستامممممممم ولممممم کردنننننن ( جیغ) تهیونگگگگ شوگاااااا دوباره بهم خیانت کردننننننن بس نیستتتتتت حالا آروم شدیییییییی ( جیغ شدید)


وات تصمیم گرفت دیگه به کسی اعتماد نکنه



پایان ببخشید کم بود .....