که یهو با تکون های شدیدی که بهم وارد شد
که یهو با تکون های شدیدی که بهم وارد شد
یهو چشمامو عین چی باز کردم دیدن یه
خانومی که سگ اخلاقی از سرو صورتش
میبارید داره تکونم میده،وااا چرا اینجوری میکنه
*هوی خانومه،پاشو ببینم مگه خونه خالست
که اینجوری گرفتی کپیدی پاشو ،پاشو تنت
رو جمع کن ببینم،انگار جسدی چیزی هستی
اینجوری گرفتی خوابیدی اص ....
که با حرف من چشماشو باز کرد و داد به من
_شما همینجوری با بیمار هاتون رفتار
میکنید؟مشکلی نیست مشخص میشه اینحا
خونه ی خاله ی کیه ثانیا جسد هم هفت
پشت جدته گفتم محض اطلاع
و کیفمو که بغلم بود رو برداشتم و محکم به
سمت دفتر مدیریت رفتم و با تق تق درو
زدم و اجازه ورود خواستم و .....
یهو چشمامو عین چی باز کردم دیدن یه
خانومی که سگ اخلاقی از سرو صورتش
میبارید داره تکونم میده،وااا چرا اینجوری میکنه
*هوی خانومه،پاشو ببینم مگه خونه خالست
که اینجوری گرفتی کپیدی پاشو ،پاشو تنت
رو جمع کن ببینم،انگار جسدی چیزی هستی
اینجوری گرفتی خوابیدی اص ....
که با حرف من چشماشو باز کرد و داد به من
_شما همینجوری با بیمار هاتون رفتار
میکنید؟مشکلی نیست مشخص میشه اینحا
خونه ی خاله ی کیه ثانیا جسد هم هفت
پشت جدته گفتم محض اطلاع
و کیفمو که بغلم بود رو برداشتم و محکم به
سمت دفتر مدیریت رفتم و با تق تق درو
زدم و اجازه ورود خواستم و .....
۵.۶k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.